«نظام»، «جمهوری» و «اسلامی» کافی نیست؟
وقتی میگوییم «نظام مقدّس جمهوری اسلامی»، عملاً داریم قدسیّت را از واژهی «مقدّس» میگیریم. هنگامی که «مقدّس» لوث شود، راه زیادی تا لوث شدن مقدسات نمیماند.
پینوشت یک: روال «خیالِ دست» بر این بود که همهی نظرات سرجایشان بمانند و هیچ نظری، حتی آنهایی که مشخصاً تبلیغاتیاند حذف نشود. حالا ولی دیدن تبلیغات حس بدی به من میدهد و از آنجایی که اینجا تنها جایی است که میتوانم تبلیغاتش را حذف کنم، از این پس کامنتهای تبلیغاتی را حذف میکنم.
پینوشت دو: قبلاً نوشته بودم که از نظر من عبارت «بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم» تبلیغاتی است و نوشته بودم که ترجیح میدهم پایین وبلاگم نباشد. هنوز بر همان نظرم. اگر میتوانستم حذفش میکردم؛ حیف که نمیتوانم!
پینوشت سه: دو پینوشت فوق ربطی به متن اصلی پست ندارند.
پینوشت چهار: «پینوشت سه» ربطدهندهی «پینوشت یک» و «پینوشت دو» به متن اصلی پست است. بنابراین این دو پینوشت، بهوسیلهی «پینوشت سه» به متن اصلی پست مربوطند.
پینوشت پنج: به نظر میرسد که «پینوشت سه» و «پینوشت چهار» تناقض دارند. حتی اگر اینطور باشد، چیزی از درستیشان کم نمیشود.
پینوشت شش: «پینوشت پنج» نشاندهندهی نیّت سوء نویسنده در به کرسی نشاندن نظرش در امکان تناقض است.
پینوشت هفت: اگر آنطور که از «پینوشت شش» برمیآید نویسنده معتقد به امکان تناقض است، پس «پینوشت پنج» نشاندهندهی نیّت سوء نویسنده در به کرسی نشاندن نظرش در امکان تناقض نیست.
پینوشت هشت: حالا شاید نویسنده بیکار باشد و بخواهد تا قیام قیامت پینوشت اضافه کند، شما کار و زندگی ندارید؟!