خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

مدتی است عده‌ای دست به شماتت مردم می‌زنند و وضع بد اقتصادی کشور را نتیجه‌ی صندوق رأی می‌دانند. در جواب، از توضیحِ اینکه اساساً چه مقدار از تصمیم‌سازی‌های کلان کشور در اختیار نهادهای «انتخابی» است می‌گذرم. سخنم این است که همان‌قدری که مردم ایران به‌خاطر انتخاب خودروهای کم‌کیفیت، در تصادفات جاده‌ای و آلودگی هوا مقصرند، در وضعیت اقتصادی هم می‌شود آن‌ها را مقصر دانست. شهروندی که ناچار است بین پراید و تیبا انتخاب کند را نباید به خاطر کیفیت کم خودرویش مؤاخذه کرد. آری، اگر در بازار خودرو و با همان قیمت پراید، بنز هم موجود بود و ما نمی‌خریدیم، آنگاه مقصر می‌بودیم. در انتخابات هم مثل صنعت خودروسازی، مشکل از گزینه‌های کم‌کیفیتی است که نظام پیش روی مردم می‌گذارد. همان‌طوری که مسئولیت کیفیت بد خودروهای ایرانی کاملاً برعهده‌ی صنعت خودروسازی است، مسئولیت کیفیت بد دولت و مجلس تماماً برعهده‌ی نظام جمهوری اسلامی است.

۵ نظر ۱۶ اسفند ۹۷

«ای که در دل جای داری بر سر چشمم نشین

که اندر آن بیغوله ترسم تنگ باشد جای تو»

۱ نظر ۱۰ اسفند ۹۷

متأسفانه هیچ‌وقت نشد که خانم پوران شریعت رضوی را از نزدیک ببینم، ولی از دور کمابیش فعالیت‌هایش را دنبال می‌کردم. یکی از محوری‌ترین کارهایش، دفاع از همسر فقیدش بود. می‌خواست چهره‌ای دیگر از شریعتی نشانمان دهد و بگوید شما او را اشتباه می‌شناسید. نوشتن طرحی از یک زندگی را هم من این‌طور می‌فهمم. متأسفانه دفاعیات او و فرزندانش از شریعتی، آن‌قدرها هم کارگر نیفتاد و خیلی‌ها هنوز شریعتی را متهم ردیف اوّل وضع موجود می‌دیدند.

مرگ خانم شریعت رضوی، راه ندادن تابوتش به حسینیه‌ی ارشاد، و نمازخواندن عزاداران بر پیکرش در خیابان، آخرین و قوی‌ترین دفاعیه‌ی او بود به نفع برائت همسرش. از این به بعد، دیگر نمی‌توان جمهوری اسلامی را به اسم «معلم انقلاب» نوشت.

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۷