خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

تمرین معلّمی

پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۲۴ ب.ظ

این ترم دستیار یکی از اساتید برای درس مقدمه‌ای بر اخلاق و ارزش‌ها هستم. بعد از چهار ترم پیاپی سروکله زدن با منطق، این موضوع متفاوت و استاد متفاوت از معدود چیزهایی است که در زندگی من تغییر کرده. یک هفته‌ای تقریباً تمام‌وقت مشغول تصحیح کردن برگه‌های میان‌ترم بودم و حالا باید خودم را آماده کنم برای برگزار کردن دوازده جلسه‌ی مشاوره‌ی مقاله‌ی پایان‌ترم. قرار است دانشجویان (حدود صد نفر) بیایند و ایده‌هایشان برای مقاله‌ای که قرار است بنویسند را با من درمیان بگذارند و از من بازخورد بگیرند. علی‌رغم زبان الکنم، سروکار داشتن با خود دانشجویان—گیرم از طریق نمایشگر روبرو—را به سروکله‌زدن با نوشته‌هایشان ترجیح می‌دهم. و البته توأمان خوشحال و ناراحتم، از اینکه دانشجویان سال اول لیسانس اینجا چنین امکاناتی برای یادگرفتن فوت و فن‌های آکادمیک دارند، و از اینکه در ایران حتی خیلی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی چنین امکاناتی ندارند و فوت و فن‌ها را یاد نگرفته‌اند.

در این درس مقدماتی، دانشجویان بخش‌هایی از متن‌های اصلی نظریه‌های عمده‌ی فلسفه‌ی اخلاق را خوانده‌اند: بریده‌هایی از ارسطو، کانت، و میل. همچنان مقاله‌هایی درباره‌ی سه موضوع مناقشه‌برانگیز معاصر اخلاقی خوانده‌اند: درباره‌ی سقط جنین، رفتار با حیوانات، و تروریسم. حالا باید یکی از موضوعات سقط جنین یا رفتار با حیوانات را انتخاب کنند و با به‌کارگرفتن یکی از آن نظریه‌های عمده‌ی اخلاقی، از موضعی دفاع کنند. مثلاً بگویند بنا به فایده‌گرایی سقط جنین مجاز است، یا بنا به وظیفه‌گرایی کشتن حیوانات به‌منظور بهره‌برداری به‌عنوان طعام غیرمجاز است، و قس علی هذا. مهم‌ترین موضوع این وسط استدلال است و کار من چک کردن استدلال‌هایشان است.

طبق معمول تا کارد به استخوان نرسد مقاله‌ها را نمی‌خوانم—و زود باشد که برسد. این‌بار بهانه‌ی جدید هم دارم. موضوع سقط جنین به‌نظرم مهیب است و ترس اینکه حرفی بزنم و ایده‌ای در ذهن دانشجوی سال اولی شکل بگیرد که بعدها او را به سمت این کار ببرد/نبرد به‌حال خودم وانمی‌گذارد. از طرف دیگر، موضوع حیوانات و متعاقب آن گیاهخواری اخلاقی، به‌نظرم موضوعی زیاده از حد لوکس و از اطوار سفیدپوست‌هایی است که یا بسیار بی‌خبرند یا خود را به بی‌خبری زده‌اند. در جهانی که سالانه ۹ میلیون نفر از انسان‌ها از گرسنگی می‌میرند تمرکز بر چنین موضوعاتی هنوز خیلی زود است.

خلاصه، اگر به من بود، این موضوعات را برای مقاله‌ی این درس انتخاب نمی‌کردم. خوشبختانه یا متأسفانه به من نیست.

۹۹/۱۲/۲۱

نظرات  (۶)

تروریسم مناقشه‌برانگیر هست؟ یعنی کسانی هستن که هراس‌افکنی رو از دید اخلاقی تایید می‌کنن؟

پاسخ:
هنوز مقاله‌های مربوط به تروریسم را نخوانده‌ام. ولی صرفاً با تورق به‌نظرم می‌رسد موضوعاتی که درباره‌اش صحبت می‌کنند یکی تعریف تروریسم است؛ مثلاً اینکه آیا گروه‌های جهادی فلسطینی مصداق تروریست هستند یا خیر. ثانیاً درباره‌ی اخلاقاً موجه بودن یا نبودن «جنگ علیه تروریسم» صحبت می‌کنند؛ مثلاً اشغال افغانستان و عراق.

ببخشید، برای لیسانس چه رشته‌ای هست این روند؟

پاسخ:
اکثر کسانی که در این کلاس هستند هنوز رشته‌ای ندارند. انتخاب رشته‌ی دانشگاهی آمریکای شمالی با ایران خیلی فرق می‌کنه که شاید بعداً توضیحی درباره‌اش بدم.
این درس رو گروه فلسفه برگزار می‌کنه و تا جایی که اطلاع دارم، عموم درس‌هایی که گروه‌های علوم انسانی و اجتماعی برگزار می‌کنند روند مشابهی رو دارند.

سلام،

یه سوال. نمیشه آدم هم نگران حیوانات باشه و هم نگران از گشنگی مردن چندین میلیون انسان؟ از نوشته تان اینطور برداشت کردم که انگار جان انسان براتون مهمتر از حیواناته. درسته؟ 

پاسخ:
سلام.
میشه که یه نفر هم نگران حیوانات باشه و هم نگران گرسنگی انسان‌ها. ولی نظر من اینه که اوّلاً این دو نگرانی نباید به یک اندازه باشند و ثانیاً یه نفر به عنوان فیلسوف اخلاق باید تمرکزشو بر مسائل فوری‌تر و اساسی‌تر بذاره. اتفاقاً فکر می‌کنم اشتغال پیدا کردن به موضوعات حقوق حیوانات و ... شاید یه فیلسوف رو به این توهم برسونه که انسان‌ها در اخلاق واقعاً پیشرفت کرده‌اند.
جواب سؤال دوم رو هم فکر کنم دادم. بله، از نظر من جان انسان مهم‌تر از جان حیوانه.

عجب کار دلهره‌آور و هیجان‌انگیزی!
خیلی متن خوبی بود. خب یه پیشنهاد درصورتی‌که فرصت کردی و خواستی متن‌هایی راجع به استانداردها و دانسته‌های آکادمیک در inverted comma برای تحصیل‌کرده‌های ایرانی بنویس.

پاسخ:
گمون نکنم قالب وبلاگ مناسب باشه برای نوشتن از این‌جور چیزها. ضمن اینکه خودم هم بدون تعارف هنوز خیلی چیزها رو نمی‌دونم. و البته از همه مهم‌تر، نوشتن توی اون وبلاگی که سالانه ۱۰ نفر بازدیدکننده نداره به زحمتش نمی‌ارزه. در عین حال، اگه کسی سؤالی داشته باشه و ازم بپرسه حتماً جواب می‌دم.

چیزکی یادم آمد گفتم لابد الکن بمیرم آمدم تا بگویم. 

اول بگویم چون نمی‌دانم این دانسته‌ها از چه قرارند پیشنهاد دیگری ندارم. 
اما بعد من جهان‌سومی هم خیلی بیشتر از گرسنگی مردم رنج می‌کشم تا تضییع حق حیوانات اما اینکه این موضوع مسئلهٔ تضییع حق حیوانات را از اهمیت بندازد چندان برایم روشن نیست. چیزی که مشخص است این برای همه روشن است که انسان‌ها نباید گرسنگی بکشند و نیاز به مداقهٔ فلسفی برای این کار نیست. اما موضوع مذکور برای تعیین سیاست‌ها کلی (اگر اصلاً چنین اثری داشته باشد) جای بحث دارد. 
یک مثال: جایی در اینجا راجع به ایدهٔ سکولاریسم طوری که باعث تضییع حقوق افراد با انگیزه‌های مذهبی نشود حرف زدی. به‌عنوان زن ساکن یک کشور با حکومت اسلامی وقتی خسته می‌شوم شنیدن این ایده به نظرم لوکس می‌آید.
خودم درحال کنکاش بیشتر در ماجرای تضییع حقوق حیوانات هستم. 

پاسخ:
قطعاً حقوق حیوانات هم اهمیت خودش را دارد ولی بحثم بر سر اولویت‌هاست. وقتی در یک کلاس مقدماتی فلسفه موضوعی تدریس و درباره‌اش پژوهش خواسته می‌شود، آن موضوع باید اهمیت زیادی داشته باشد. اینکه فیلسوفان و معلمان فلسفه توجهشان را به سمت حقوق حیوانات معطوف کنند ولی کمترین توجه فلسفی‌ای به موضوع‌هایی مثل گرسنگی و ... نداشته باشند از نظر من بی‌وجه است. موضوع گرسنگی هم طبعاً به اینکه انسان‌ها نباید گرسنگی بکشند خلاصه نمی‌شود.

درباره‌ی حرف آخرت هم این را بگویم که فکر می‌کنم سکولاریسم خواسته یا ناخواسته عاقبت ماست. ولی می‌دانم که خیلی از آدم‌های دین‌دار از سکولاریسم می‌ترسند و البته ترسشان هم همه از سر نادانی نیست. سکولاریسم واقعاً جاهایی برای انسان دین‌دار چالش‌های بزرگ معرفتی و غیر معرفتی ایجاد می‌کند. گمان نمی‌کنم توجه کردن به این ایده که چطور بتوانیم سکولاریسم را پیاده کنیم که کمترین ظلم معرفتی به اکثریت جامعه وارد شود موضوعی لوکس یا بی‌اهمیت باشد. اتفاقاً فکر می‌کنم برای ما ایرانی‌ها موضوعی فوری و فوتی است. در حال حاضر کشور ما گرفتار حکومتی است که از شهروندان غیر دیندارش متنفر است و چالش‌ها و نیازهایشان را به هیچ نمی‌خرد. برای من بسیار مهم است که سرنوشت آینده‌ی کشورم به دست کسانی نیفتد که از من و امثال من متنفر باشند و چالش‌ها و نیازهایمان را به هیچ نخرند. خلاصه کنم، دغدغه‌ام عدالت است (البته از نوع معرفتی‌اش). مطمئنم که فکر نمی‌کنی عدالت صرفاً ایده‌ی لوکسی است.

1. بدون اینکه اطلاعات میدانی‌ از این ماجرا داشته باشم جدسم این است که شاید استانداردهایی برای مباحث فلسفی مسلط شده باشد شبیه مد. حدسم دربارهٔ ایدهٔ تو دربارهٔ موضوع گرسنگی مسئلةٔ توزیع ثروت و عدالت اجتماعی است. حالا اینکه سیلابس دانشگاهی چطور و با چه هدفی چیده شده قابل‌تحقیق است. شاید هم ویژگی دیگری مثل مشخص‌تر بودن چارچوب بحث باعث محبوبیت این موضوعات شده.

2. مثالی که زدم در پشتیبانی از چیزی بود که در ابتدا گفتم. به‌این‌شکل که با اینکه گاهی با وجود حکومت اسلامی ظالمی که به‌طور عیان می‌کشد و می‌دزدد شنیدن این ایده به نظرم لوکس بیاید باز این موضوع از اهمیت نمی‌افتد. اهمیت آن وابسته به اکثر یا اقل بودن آدم‌های دغدغه‌مند در آن حوزه هم ندارد تازه اگر اکثر باشند. حکومت سکولار دموکراتیک چرا باید با تنفر از افراد معتقد به دینی خاص اداره شود. من دغدغهٔ تو را این‌طور فهمیدم که به‌دنبال راهی برای پیاده‌سازی سکولاریسمی با تعریفی خاص هستی چون سکولاریسم حاکم بر کشورهای حال حاضر برای دینداران ایجاد اشکال می‌کند.  

پاسخ:
ممنون از توضیحاتت. چیز خاصی برای اضافه کردن ندارم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی