خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

اسلامِ غیرِ نابِ غیرِ محمّدی

شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۳۹ ق.ظ

اگر بخواهم به تجربه‌ای در گذشته برگردم، احتمالاً آن شب عید نوروز ۱۳۹۰ را انتخاب می‌کنم که در حرم امام علی بودم و حالات عجیبی را تجربه کردم. همین ابتدا این را گفتم که توضیح دهم متوجه شور و اشتیاق بسیاری از شیعیان برای زیارت «اماکن متبرکه» و مراقد ائمه هستم. ولی اعتراف می‌کنم که همیشه این اشتیاق زایدالوصف برایم مسئله‌زا بوده. یادم می‌آید که در دوران راهنمایی، هفته‌ای یک‌بار صبح‌ها به‌صورت دسته‌جمعی در مدرسه دعای توسل می‌خواندیم. باری معلم عربی‌مان، آن‌چنان که به‌غلط رسم است که در میان دعا مداحی کنند و روضه بخوانند، این شعر را خواند و ذهن مرا درگیر کرد: «ای خدا ما را کربلایی کن/ بعد از آن با ما هرچه خواهی کن». سؤالی که از خودم می‌پرسیدم این بود که آیا واقعاً کربلا رفتن اینقدر مهم است؟

هرچه بیشتر عمر کرده‌ام، تأکید بیشتری روی زیارت رفتن دیده‌ام. تاحدی که به‌وضوح می‌بینم برای بعضی از شیعیان، ارزش زیارت کربلا از حج تمتع هم بیشتر است. مخصوصاً در این سال‌های اخیر—که به «برکت» حمله‌ی آمریکا، انگلیس و چند کشور دیگر به عراق، صدام حسین از قدرت پایین کشیده شد—رابطه‌ی سیاسی قوی با عراق، بر آتش زیارت‌طلبی دمیده که اوجش را در راهپیمایی اربعین هر سال می‌بینیم.

البته که فکر می‌کنم بسیار طبیعی است که یک مسلمان شیعه بخواهد در این مراسم شرکت کند. آنچه برایم غیر طبیعی جلوه می‌کند تأکید شدیدی است که بر آن می‌شود؛ در حدی که بعضی از کسانی که به هر دلیلی نتوانسته‌اند در این مراسم باشند، حسرت و غمی بزرگ را تجربه می‌کنند. این غم و حسرت و واکنش‌های ناشی از آن را نمی‌فهمم.

آن‌قدری که من پیام اسلام را می‌فهمم، زیارت رفتن هیچ نقش محوری‌ای در این دین بازی نمی‌کند. البته که خوب و مستحب است، همان‌طوری که مثلاً نماز نافله‌ی ظهر مستحب است، ولی معمولاً جایی نمی‌بینیم و نمی‌شنویم که کسی به خاطر اینکه امروز نماز نافله‌ی ظهرش را نخوانده، افسوس و تأثر شدیدی را تجربه کند.

احساس می‌کنم که ما با نوعی از تحریف دین روبرو هستیم؛ اسلام، بیش از اینکه دین حق‌طلبی و اقامه‌ی قسط باشد، برای بعضی از ما دین قرآن به‌سر گرفتنِ شب قدر، قیمه‌ی نذری، و راهپیمایی اربعین است. نوعی از دینداری که اساسش تقویم است و بدون آن، مفهوم مسلمانی تا حد زیادی بی‌معنا می‌شود. نوعی از دینداری بر مبنای چند مراسم و مناسک در بعضی از روزهای خاص سال، که در بقیه‌ی روزهای سال ما را از دین تقریباً بی‌نیاز می‌کند.

و احساس می‌کنم این تحریف دین، به‌شکلی آگاهانه از طرف نظام سیاسی حاکم حمایت می‌شود. برای ادامه‌ی حکومت بر مسلمانان و شیعیان، چه راهی سودمندانه‌تر از تبلیغ «اسلام اموی» و «تشیع صفوی»؟ قابل تصور است که هر حکومتی ترجیح دهد که شهروندش به‌خاطر نرسیدن به توفیق راهپیمایی اربعین ناراحت باشد و نه به‌خاطر زندانی شدن کارگران معترض.

۹۸/۰۷/۲۰

نظرات  (۸)

سلام

پای قیمه نذری رو چرا وسط میکشید!!؟:)) 

پاراگراف آخر هم !! یه کم سرسری نیست؟! از شما بعیده! من هنوز پست ورزشگاه آزادی رو میخونم و لذت میبرم، و خیلی از پست های دیگه، این پست با این نتیجه گیری سیاسی اخرش، یه کم وصله ناجوره توی وبلاگتون.

پاسخ:
سلام
اگه قیمه‌ها رو نریزن تو اسلام‌ها مشکلی با قیمه‌ی نذری ندارم! :))
شما لطف دارید راجع به بقیه‌ی پست‌ها، ولی متوجه نشدم کجای پاراگراف آخر سرسریه. منظورتون اینه که باید بیشتر مقدمه‌چینی می‌کردم برای رسیدن به اون نتیجه، یا اینکه کلاً نتیجه رو غلط می‌دونید؟
خلاصه‌ی حرفم، تغییر کردن اولویت‌هاست: آنچه باید برای ما، به‌عنوان مسلمان، بیشترین اولویت را داشته باشد، کم‌اولویت شده و برعکس، کم‌اولویت‌ترها به‌عنوان مظاهر مسلمانی به شمار می‌روند. و فکر می‌کنم نظام سیاسی از این تغییر اولویت‌ها منتفع می‌شود و در نتیجه در صداوسیما و دستگاه‌های تبلیغاتی دیگرش از آن حمایت می‌کند.

پیشنهاد دوستانه من به شما این است که حداقل یک‌بار طعم آن را بچشید. اربعین و پیاده‌روی آن را باید تجربه کرد، شاید با این تجربه نظرتان تغییر کرد.

 

 

پاسخ:
ممنون از پیشنهادتان. خودم هم خیلی دوست دارم که تجربه‌اش کنم.

برداشتم از مطلبی که نوشتی این هست که تغییر اولویت ها در دین و برجسته شدن مستحبات و اینها مد نظرت هست. و قبول هم دارم که برجسته شدن اینها  سیاسی هست. 

اما مسئله کاملا خارج از دین هست و تنها رنگ دینی دارد، آدم هایی را می شناسم که دین اساسا برای آنها مسئله نیست اما به زیارت می روند، حال عرفانی پیدا می کنند لذت می برند.

و لذت بردن هست و همه چیز همین است! لذتی که وعده ی پشت بند آن  بخشش گناهان و آن چیزهایی است که بهتر از من میدانی . من در احوالات آدم هایی که می شناسم و امسال به زیارت رفته اند تامل کردم آنها حتی به بخشش گناهان هم آنچنان اعتقادی ندارند، صرفا به دنبال لذتی هستند که در کارهای نو به آدمی دست می دهد و شور این مسیر و حس معنوی آن این لذت را بیشتر می کند. لدتی که اگر به صورت معامله گرانه به آن نگاه شود مقداری سود جانبی معنوی هم دارد و این حس معامله درونمان وسوسه مان می کند.   

از طرفی این علقه ای که در حال برجسته شدن می بینیم راهی هوشمندانه برای اتحاد هست که سیاسون ما یافته اند و باید به آنها آفرین گفت که کِشته های صفوی را خوب درو می کنند.
 

خلاصه اینکه لذت می برند کنارش هم ثواب می کنند و خرجی هم ندارد.

آنچه نوشتم توضیح جمعیت زیاد امسال بود وگرنه هستند کسانی که اعتقاداتشان آنها را می کِشد.

و همچنین نفی نمی کنم که برخی واقعا اعتقاد دارند که این سفر فراتر از فریضه هست که البته نیاز به توضیح نیست که قطعا خطا می کنند.

پاسخ:
درسته. من کلاً مشکوکم به اینکه این‌جور مناسک رو بشه به‌پای عمل به شعائر نوشت. دوباره شاید لازم باشه تذکر بدم که درباره‌ی همه‌ی کسانی که در این مراسم شرکت می‌کنند صحبت نمی‌کنم.

فتبارک‌الله!

پاسخ:
:))

برای شیعیان چیزهایی مهم هست که ددکش برای دیگرانی که شیعه نیستند سخته

قطعا هیچ وقت شیعه این مدل دین داری رو جزو اصول دین نمیدونه

البته که پاسداشت و گرامیداشت ائمه برای ما و کلا معرفت به امامت از اصول دین ما هست

و خب اعتقاد به کشتی نجاتدبودن امام حسین هم کهدمردم رو میکشونه سمت برخی مسائل

و اینکه شما هر مساله مربوط و نامربوطی را وصل میکنید به حکومت که بگید این حکومت به دردنخوره هم جای تامل داره

شخصا خودم رفتارها و مناسکی کا انجام میدم ربطی به حکومت نداره

و خب بعید میدونم درصد افرادی که با جو دادن حکومت میرن اربعین زیاد باشه

منکر نمیشم اما درصدشون رو برخلاف ادعای شما ناچیز میدونم

بند آخر هم نمیدومم از چه مطلبی استفاده کردید برای اثبات حرف خودتون!

جایی سراغ ندارم که تشویق شده باشیم به هربعین و ناراحت از جا موندن و بهمون گفته باشند نگران وضعیت کارگران یا کلا بی‌عدالتی نباشید.

 

مردم رو هالو یا حیوان خاصی در نظر گرفتید؟

پاسخ:
من نگفتم افراد به خاطر جو دادن حکومت به راهپیمایی اربعین می‌روند. گفتم حکومت سعی در ترویج نسخه‌ای از تشیع دارد که در آن افراد به خاطر جا ماندن از راهپیمایی بیشتر ناراحت می‌شوند تا به خاطر زندانی شدن کارگران معترض.

حرف یا مثال‌تون به نظرم اشتباست

طبق چه سندی این حرف رو میزنید که حکومت همچین تلاشی داره؟

حکومت یعنی کیا دقیقا؟

دولت هم جزو حکومت محسوب میشه؟

جدای از اینکه عمومیت و فراگیری مساله ای مثل اربعین خیلی بیشتر از یک خبر اجتماعی هست

به هرصورت جفت این دوتا مساله میتونه ناراحتی داشته باشه برای یک فرد

یکیش جنبه‌ی فردی داره و دیگری جنبه‌ی اجتماعی

و من متوجه نشدم منظورتون از تلاس حکومت برای نمایش چنین اسلام اموی و تشیع صفوی طبق چه سند و مدرکیه

ان شاءالله طبق مخالفت های همیشگی و سعی در زیر سوال بردن همه چیز به هرنحوی نداشته باشه.

البته من همینجا مینویسم که منکر انتقادات وارده بر کشور هم نیستم

پاسخ:
نمی‌دونم زمان راهپیمایی اربعین تلویزیون می‌دیدید یا نه. اگه می‌دیدید متوجه می‌شدید که دائم تصاویر راهپیمایی نشون داده میشه، تماس تصویری برقرار میشه. در بخش‌های خبری، اخبار مربوط به راهپیمایی اربعین مثل صدور روادید و باز و بسته بودن مرزها و ... در صدر اخباره و ... . اینا رو مقایسه کنید با مثلاً ۵ سال پیش. اون موقع هم راهپیمایی اربعین برگزار می‌شد. چرا ۵ سال پیش تلویزیون این راهپیمایی رو اینقدر پوشش نمی‌داد؟ این خودش سنده برای اینکه ببینیم حکومت داره تلاش می‌کنه راهپیمایی اربعین رو تبلیغ کنه. تبلیغ کردن هم لابد می‌دونید لزوماً در بخش پیام‌های بازرگانی نیست. همین که یه رسانه بیش از معمول برای یه موضوع وقت بذاره، داره اونو تبلیغ می‌کنه.

حکومت یعنی کی؟ یعنی نظام جمهوری اسلامی روی‌هم‌رفته. یعنی کل سازوکار حکمرانی کشور. یعنی همه‌ی مدیران رده‌بالای کشور. بله، دولت هم جزو حکومته.

ویژگی اصلی اسلام اموی و تشیع صفوی تکیه بر ظواهر و شعائر و فراموش کردن هدف و باطن دین‌داریه. کافیه نگاهی به دور و اطرافتون بندازید تا اسناد و مدارکش رو ببینید. مثلاً نگاه کنید به نهج البلاغه تا ببینید در حکومت علوی با مفسد اقتصادی چه برخوردی می‌شود. بعد هم نگاه کنید به اخبار روزانه‌ی حکومت فعلی و اخبار فساد اقتصادی را بخوانید و خودتان پیش وجدانتان قضاوت کنید که این رویه‌ی تشیع علوی است یا صفوی.

چند سال پیش راه پیمایی اربعین در سطح جهانی انقدر گسترده نبوده

و بله جهانی شدنش و اون جمعیت میلیونی که در دنیا بینظیره و فقط ۲ میلیون از ایران درش شرکت میکنند جای بیشتر کار کردن هم داره

و برام عجیبیه که انتظار دارید از این رخداد بینظیر به سادگی گذشت

حداقل در تفکرات ما این راه پیمایی از نشانه ها یا نماد ها و یا تبلیغ ظهور هست ان‌شاءالله.

گفتم که آدم بخواد با دید منفی به هرچیزی نگاه کنه خیلی راحته!

 

همین دولت که جزو حکومته، وزیر بهداشتش میگه گریه بر امام حسین باعث افسردگی میشه هم جزو همین حکومت محسوب میشه دیگه؟ یا نه؟

 

این که مردم کلا به ظاهر دارن اهمیت میدن، و پوسته‌ی دین بهشون رسیده هیچ شکی درش نیست

و البته باز اگر مردم رو هالو فرض نکرده باشیم، این خود مردمن که وظیفه دارند برن دنبال دین درست

و البته بازهم نظرم مخالف شماست که علت اصلی و همه‌ی علت و تقصیدات گردن نظام هست

 

وظیفه نظام مشخصه

این که راه رو برای دینداری مردم هموار کنه

داره تلاشش هم میکنه

حالا جاهایی موفق بوده و جاهایی هم نه

اما اینکه بگیم کلا قصد و نیت حکومت اینه که پوسته دین به مردم برسه تا مردم حواسشون نره به مسائل دیگر، این تهمت و افترا هست

البته که برخی دوست دارن از عمد تهمت و افترا بزنند چون از نظام خوششون نمیاد

 

ضمن این که اگر حکومت به این گستردگی باشه که شما میفرمایید(که هست)، این حکومت رو کی تشکیل داده؟ جز همین مردم؟ همین خواهر و برادر و همو و دایی و پدر و عموزاده های همین مردمن که توی نظام و دولت و مجلس و ... هستند.

 

یاد دروغ ها و تهمت های رئیس جمهور فعلی روحانی نمای  ریش قشنگ در مورد تحلیلات مزخرفش در مورد تاریخ اسلام افتادم

اینم اضافه کنم به نظر قبلیم

 

همین حکومت که جزو وظایفش تسهیل دینداریه مردمه، اگر برفرض یک روشی رو مثلا برای مقابله با بیحجابی برداره

همین افرادی که دم از اسلام میزنن میگن چرا حکومت به این چیزا کار داره اصلا

(کاری با نحوه‌ی اجرا ندارم، کلیت رو نوشتم)

 

بله 

عدل امیرالمومنین که زبانزده

و همین عدل هم باعث شد نتونن بیشتر از پنج سال حکومت کنن

چرا؟

چون مردم نخواستند

بله مردم تاب نمیارن

 

یه جا دیدم انتقاد کرده بودین به رئیس قوه قضاییه فعلی؟ 

حالا نمیدم در نظرات این پست بود یا نظرات پست دیگری بود

که گفته بودین فله حکم میده؟!

چه جالب. ایشون هرجوری که کار کنند یه عده هستند که ایراد بگیرند :)

خیلی خوبه که کلا منتقد از نوع منفیش هستید!!

ادامه بدید و امیدوارباشید که موفق میشید

پاسخ:
ممنون از پاسختون. نظرتون رو خوندم و فکر می‌کنم ادامه دادن این بحث بی‌فایده باشه. موفق باشید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی