خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

در دفاع از محکومان

پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۴:۲۶ ب.ظ

مدتی است عده‌ای دست به شماتت مردم می‌زنند و وضع بد اقتصادی کشور را نتیجه‌ی صندوق رأی می‌دانند. در جواب، از توضیحِ اینکه اساساً چه مقدار از تصمیم‌سازی‌های کلان کشور در اختیار نهادهای «انتخابی» است می‌گذرم. سخنم این است که همان‌قدری که مردم ایران به‌خاطر انتخاب خودروهای کم‌کیفیت، در تصادفات جاده‌ای و آلودگی هوا مقصرند، در وضعیت اقتصادی هم می‌شود آن‌ها را مقصر دانست. شهروندی که ناچار است بین پراید و تیبا انتخاب کند را نباید به خاطر کیفیت کم خودرویش مؤاخذه کرد. آری، اگر در بازار خودرو و با همان قیمت پراید، بنز هم موجود بود و ما نمی‌خریدیم، آنگاه مقصر می‌بودیم. در انتخابات هم مثل صنعت خودروسازی، مشکل از گزینه‌های کم‌کیفیتی است که نظام پیش روی مردم می‌گذارد. همان‌طوری که مسئولیت کیفیت بد خودروهای ایرانی کاملاً برعهده‌ی صنعت خودروسازی است، مسئولیت کیفیت بد دولت و مجلس تماماً برعهده‌ی نظام جمهوری اسلامی است.

۹۷/۱۲/۱۶

نظرات  (۵)

۰۲ فروردين ۹۸ ، ۱۳:۲۴ میثم علی زلفی
در مطلب شما مغالطات فراوانی است که به برخی اشاره می کنم
۱_ چه کسی گفته است گزینه های مطرح شده نظام انتخاب بین تیبا و پراید است
شاید گزینه انتخابی مردم طبق نظر خود شما و دیگر رای دهندگان در حد پراید و کمتر از آن باشد اما چنین تصوری درباره سایر گزینه ها نبوده و نیست.
۲_ طبق نوشته های خود شما لیستی رای دادن یک حسن است چرا که یک تفکر رای می آورد. لذا فرار از تفکر به سمت افراد مغالطه ای است دیگر. ناکارآمدی روحانی ناکارآمدی فرد نیست بلکه ناکارآمدی یک تفکر است آن هم تفکر ناکارآمد اصلاحات و لیبرالیسم و سازش با قلدر و زورگو
۳_ آیا شورای شهر هم مزاحمی دارد که ۴ سال است نتوانستند یک شهردار برای تهران انتخاب کنند.
آقای عزیز امروز کوس رسوایی تفکر سازش بر همه بام ها بلند است.
۴_ آیا آقای روحانی در انتخاب وزرا هم به تیغ شورای نگهبان گرفتار شده یا وزرایش را مجلس اصلاح طلب تایید کردند و....
وزرای پیر و خسته و ناکارآمد و ترسو

این تفکر شماست که امروز شکست خورده است و این وضع را ایجاد کرده و سکان دار این تفکر امروز روحانی است.

بهتر است مسئولیت پذیر باشیم
نقص بزرگ ما مسئولیت ناپذیری است

شما کنسرت و آزادی رابطه دختر پسر و بی حجابی می خواستید که بحمدالله دولت برایتان فراهم کرده است. آنچه امروز در پیش روی شماست ثمره انتخاب یک تفکر غربگرای لیبرال است ثمره تقابل شیخ باغی (خاتمی) و تفکر رهبری است و شما با افتخار _ تکرار می کنم با افتخار به شیخ انگلیسی آری گفتید
و باید هم در این دنیا و هم در آخرت پاسخگو باشید
پاسخ:

۱- من گفتم. فکر کنم روشن باشد که مطالبی که نوشته‌ام نظرات شخصی خودم است. اینکه گفتم نظام ما را بین انتخاب پراید و تیبا مختار گذاشته، طبعاً نظر خودم است.

۲- لیستی رأی دادن مربوط به انتخاباتی است که بشود لیستی رأی داد. یعنی انتخابات مجلس، خبرگان و شورای شهر. در انتخابات ریاست جمهوری نمی‌شود به لیست رأی داد چون لیستی وجود ندارد. اسم یک نفر نامزد را باید بنویسی روی برگه‌ی رأی. در انتخابات اخیر هم رأی به آقای روحانی، رأی به آقای روحانی بود،‌ نه رأی به لیبرالیسم بود، نه رأی به اصلاحات و نه هیچ چیز دیگر. مخصوصاً در کشور ما که حزب معنای روشنی ندارد، رأی به یک فرد، رأی به همان فرد است.

۳- اوّلاً «تفکر سازش» در شورای شهر چه معنایی دارد؟ مگر قرار است شورای شهر با کسی سازش کند؟ «سازش» اگر معنادار باشد در همان وزارت خارجه و مسئولیت‌های مشابه معنادار است. پس کلمات را لوث نکنید.

ثانیاً بنده برای شورای شهر تهران رأی ندادم و مسئولیتی در این زمینه ندارم.

ثالثاً شورای شهر تهران اتفاقاً از لحاظ کارهای زیرساختی، بسیار موفق بوده. از جمله اینکه آراء را شفاف کرده‌اند و هر شهروند می‌تواند با مراجعه به سایت شورای شهر ببیند هر نماینده به فلان طرح چه رأیی داده. یا اینکه فیش حقوقی مدیران شهرداری را روی سایت گذاشته‌اند و کارهای ساختاری مهمی از این دست، که کاملاً در خدمت مبارزه با فساد است. حالا اینکه در انتخاب شهردار اهمال داشته‌اند، انتقاد خود من هم هست. ولی لااقل کسی را انتخاب نکرده‌اند که درآمد شهرداری‌اش از فروش تراکم باشد.

۴- کابینه‌ای که رئیس‌جمهورش پراید باشد، وزرایش بنز می‌شود؟ من که دارم می‌گویم در انتخابات ریاست جمهوری، نظام من را بین انتخاب پراید و تیبا مخیّر کرد. طبعاً وزرای هرکدام از این نامزدها، باب طبع من نمی‌شدند و نشدند.

ادامه:

تفکر من اصلاً در صحنه‌ی سیاسی ایران به بوته‌ی آزمایش گذاشته نشده که بخواهد شکست بخورد. اگر شکستی در کار باشد، شکست تفکری است که چهل سال در کشور در حال پیاده شدن است.

 

«شما کنسرت و آزادی رابطه دختر پسر و بی حجابی می خواستید که بحمدالله دولت برایتان فراهم کرده است.»

اوّلاً، تمام پست‌های وبلاگم در مقابل شماست. نشان دهید که کجا من از دولت، کنسرت، آزادی رابطه‌ی دختر و پسر یا بی‌حجابی خواسته‌ام.

ثانیاً، دولت روحانی آزادی رابطه‌ی دختر و پسر و بی‌حجابی را فراهم کرده؟ کجا فراهم کرده که ما بی‌خبریم؟ نکند شما در یک ایران دیگر زندگی می‌کنید؟ همین چندماه پیش بود که چند زن، به دلیل کشف حجاب دستگیر شدند و برایشان مجازات سال‌ها زندان تعیین شد. شما به این می‌گویید آزادی بی‌حجابی؟

ثالثاً، مگر در دولت احمدی‌نژاد کنسرت نبود؟ از اول انقلاب کنسرت بوده و هنوز هم هست. این چه ربطی به دولت روحانی، یا رأی ملت به او دارد؟ اگر دولت روحانی درباره‌ی کنسرت در چیزی رکورددار باشد، در لغو کنسرت‌های مجوزدار است.

 

«آنچه امروز در پیش روی شماست ثمره انتخاب یک تفکر غربگرای لیبرال است».

من اگر واقعاً بخواهم یک غربگرای لیبرال را سر کار بیاورم، می‌روم یک غربگرای لیبرال واقعی را پیدا می‌کنم،‌ نه آخوندی که چهل سال بالاترین سمت‌های اطلاعاتی و امنیتی نظام دستش بوده. به قول خودتان «بهتر است مسئولیت پذیر باشیم». با قایم شدن پشت سر لیبرالیسم نمی‌شود وضع موجود را توجیه کرد. اگر مسئول وضع موجود ایران تفکر لیبرال است، مسئول وضع موجود آمریکا و اروپا کیست؟ لابد تئوری ولایت فقیه!

۰۲ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۲۲ میثم علی زلفی
آن شمایی که گفتم در مورد کنسرت و ... لغزش نوشتاری بوده است و قصدم شما نبود و از این بابت عذر خواهم
در مورد اروپا و آمریکا هم انتظار داشتم چنین مسئله ای را مطرح کنید و بهتر است بدانید
فعلا که نتیجه آزاد اندیشی و آزادی رای و امکان انتخاب های متعدد در آمریکا شده است ترامپ کابوی که دنیا به احمقی آن ندیده
و در فرانسه نتیجه انتخاب گزینه های فرانسه  شده اعتراضات خیابانی
این سیستم به کل فشل است چه در ایران از سر اجبار مجبور به دخالت مردم در انتخاب رئیس جمهور باشیم وچه در آمریکا و فرانسه از سر عشق به این سیستم
(یادتان نرود که اشکال شما بر سر عدم تعدد انتخاب های کارآمد بود)
پاسخ:

درباره‌ی این ادعا که «این سیستم فشل است» می‌توانیم بعداً با هم صحبت کنیم. بهتر است تمرکزمان را برگردانیم روی همان ادعای اصلی که در پست کرده بودم: اینکه مردم مسئول کیفیت بد دولت و مجلس نیستند چون باید از بین نامزدهای کم‌کیفیت انتخاب می‌کردند.

از نظر من مردم آمریکا قطعاً درباره‌ی روی کار آمدن ترامپ مسئول هستند. اوّلاً در آمریکا هیچ نهادی نامزدهای انتخاباتی را فیلتر نمی‌کند و هر فردی که حداقل‌های مصرّح در قانون را داشته باشد می‌تواند نامزد شود. پس به‌لحاظ نظری مانعی برای آزادی انتخاب آمریکایی‌ها نبوده. ثانیاً به لحاظ عملی هم نامزدی مثل برنی سندرز در کارزار انتخاباتی دموکرات‌ها بود که از بسیاری جهات نقطه‌ی مقابل ترامپ است. بنابراین می‌توانیم مردم آمریکا را به‌خاطر انتخاب ترامپ شماتت کنیم و آنها را به‌خاطر روی کار آوردن ترامپ مسئول بدانیم. به این دلیل واضح که انتخاباتشان آزاد بود و افراد بسیار متفاوتی در آن انتخابات نامزد بودند.

امّا در مورد ایران چنین امری صادق نیست. در ایران شورای نگهبان فقط چند گزینه‌ی محدود را پیش پای مردم گذاشت ولذا بسیاری از افراد (از جمله بنده) نامزدی که از افکارشان نمایندگی کند در بین نامزدها نداشتند. این افراد به‌ناچار از بین گزینه‌های موجود آن کسی را که شرش کمتر بوده انتخاب کردند. فکر می‌کنم شما هم قبول داشته باشید که جایی می‌توانیم صحبت از مسئولیت کنیم، که آزادی انتخاب وجود داشته باشد. کسی که مجبور شده بین بد و بدتر انتخاب کند را نمی‌توان مسئول بدی بد دانست. بنابراین، مردم ایران مسئول کیفیت بد دولت نیستند به این دلیل روشن که آزادی انتخاب نداشته‌اند. مسئول کیفیت بد دولت همان نهادی است که انتخاب مردم را به‌شدت محدود کرده: یعنی شورای نگهبان و به‌طور کلی نظام جمهوری اسلامی.
۰۶ فروردين ۹۸ ، ۰۶:۴۲ میثم علی زلفی
این چیزهایی که در مورد ایران و جهان نوشتی احیانا از آمد نیوز که نیست!!!
برادر من آن موقعی که خاتمی ، تکرار می کنم تکرار می کنم می کرد آقای روحانی نماینده یک تفکر نبود آن موقعی که اصلاح طلب ها عارف را مجبور به کناره گیری کردند روحانی نماینده یک تفکر نبود
حالا که برجام بی فرجام و دلار ۱۲ تومنی و تورم ۵۰ درصد و تعطیلی کارخانه ها و بی عرضگی در ساماندهی مشکلات و ... بدلیل تدبیر آقایان تدبیر اصلاح طلب بوجود آمده چرا دست و پا بزنیم و آسمان و ریسمان ببافیم
در آمریکایی که شما از آن دم می زنی نماینده احزاب فقط مجری طرح و فکر احزاب است حالا هر کس باشد مهم نیست در حزب روی رای آوری آن بحث می کنند درست مثل کاری که در ایران در جریان اصلاحات انجام شد و چون شانس روحانی بیشتر بود عارف کنار رفت
آنان که دیروز تقابل رهبری خاتمی را کلید زدند امروز باید پاسخگو باشند نه اینکه اشکالات را به گردن این و آن بیاندازند
تقابل بد و بدتر تقابل دیوار و آزادی بود تقابل راستی و دروغگویی بود تقابل حقیقت و شومن بودن بود تقابل ترساندن مردم از دشمن و زیر بار ذلت رفتن و نرفتن بود تقابل خودکفایی و تکیه بر خود و تکیه بر کدخدا بود
و بسیاری از مردم دولت فساد طلب را بخاطر آزاد گذاشتن انسان برای هرزگی و بخاطر سازشکاری ذلیلانه برای ممانعت از جنگ و بخاطر چرخاندن چرخ اقتصاد بدون هسته ای و بخاطر دیپلماسی کاملا اصلاح طلبانه ظریفانه انتخاب کردند که متاسفانه از این دولت افساد طلب چیزی بیشتر از درونش تراوش نمی کند.
اصلاحات که کوس رسواییش بلند شده و بزودی تمام عالم صدای شکسته شدن استخوان های پوسیده آمریکا بدهکارترین کشور دنیا را هم خواهند شنید

بیاییم مسئولیت پذیر باشیم
پاسخ:

نخیر، آمدنیوز را دنبال نمی‌کنم.

این شیوه‌ی بحث کردن شما شاید در مجادله به‌کار بیاید، ولی به‌کار گفتگو نمی‌آید. شما ببینید موضوع پست من و آخرین کامنتم چه بوده: «مردم مسئول کیفیت بد دولت و مجلس نیستند چون باید از بین نامزدهای کم‌کیفیت انتخاب می‌کردند.» حرف‌های شما چه ربط روشنی به موضوع دارد؟ ظاهراً شما می‌خواهید بگویید مسئولیت این دولت با اصلاح‌طلبان است. بسیار خوب؛ فرض می‌کنیم ادعای شما درست باشد. آیا این ادعا به معنای این است که مردم را به‌خاطر کیفیت بد دولت و مجلس مسئول می‌دانید یا نمی‌دانید؟ موضوع اصلی این است. لطفاً اگر می‌خواهید بحث کنید در رابطه با موضوع بحث صحبت کنید.

هرچند هیچ معلوم نکرده‌اید که دارید به کدام حرف من جواب می‌دهید، مطالب شما ممکن است پاسخی به این حرف بنده باشد: «در انتخابات اخیر هم رأی به آقای روحانی، رأی به آقای روحانی بود،‌ نه رأی به لیبرالیسم بود، نه رأی به اصلاحات و نه هیچ چیز دیگر. مخصوصاً در کشور ما که حزب معنای روشنی ندارد، رأی به یک فرد، رأی به همان فرد است.»

در پاسخ به‌ حرف‌هایتان عرض می‌کنم اینکه آقای خاتمی تکرار کرده یا آقای عارف انصراف داده، نشان نمی‌دهد که رأی به آقای روحانی رأی به تفکر اصلاح‌طلبی بوده. هنگام انتخابات در بسیاری از کشورهای جهان، احزاب یا جریان‌های سیاسی‌ای که نمی‌توانند اکثریت آرا را به‌دست بیاورند،‌ با هم ائتلاف می‌کنند. تقریباً شبیه به کاری که آقایان قالیباف و رئیسی کردند و آقای قالیباف به نفع آقای رئیسی انصراف داد. حمایت آقای خاتمی یا انصراف آقای عارف هم چیزی شبیه به همین است. اصلاح‌طلبان وقتی دیدند نامزدشان اکثریت را به‌دست نمی‌آورد، با آقای روحانی ائتلاف کردند تا رقیبشان پیروز نشود. این یک کار معمول در دنیای سیاست است. طبعاً بخشی از آرای روحانی به خاطر تکرار خاتمی بوده. بخشی هم نبوده. ولی رأی به روحانی، رأی به حسن روحانی بوده و نه رأی به تفکر اصلاحات. اسم شخص را روی برگه می‌نویسند، نه اسم تفکر را.

در انتها این تذکر را بدهم که بنده هیچ تعلقی به جریانی که اسم خودش را اصلاح‌طلبی گذاشته ندارم. حرفم این است که مسئولیت مکافات‌های کشور خیلی بزرگ‌تر از آن است که بشود آن را فقط برعهده‌ی اصلاح‌طلبان گذاشت. چون باز هم تکرار کرده‌اید که «بیاییم مسئولیت پذیر باشیم»، دوست دارم از شما بپرسم مسئولیت آیت‌الله خامنه‌ای را که سی سال نفر اوّل کشور است، چقدر می‌بینید؟ چه میزان از بار مسئولیت مشکلات کشور برعهده‌ی ایشان است؟

۰۶ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۰۳ میثم علی زلفی
مسئولیت رهبر از نظر فقهی یا قانونی مد نظر شماست؟
در فقه طبق نظر آقایان اصلاح طلب رهبر در حد مهجورین و در راه ماندگان قدرت دارد و بیشتر از آن اصلا مشروع نیست و لذا طبق نظر این آقایان آقای خامنه ای بیشتر از توانش هم کار کرده است و اصلا اداره کشور به ایشان مربوط نیست و دولت مردان باید پاسخگو باشند
طبق فقه جواهری مسئولیت فقیه همان ولایت رسول الله است و قاعدتاً دستش باید باز باشد
اما قانون این اختیارات را برای رهبری بسیار کمتر از ریاست جمهوری در نظر گرفته است فلذا رئیس جمهور جدای از امکان همراه ساختن مردم می تواند با کم و زیاد کردن بودجه های ارگان ها بر مسئولین هم فشار بیاورد

حالا با این حساب شما بگویید اشکالات شما به رهبری دقیقا به عمل نکردن به کدام بخش از قانون بر می گردد.  شما ادعا می کنید ایشان کوتاهی دارند و ما هم منکر نیستیم می تواند کوتاهی شده باشد اما شما بفرمایید دقیقا اشکالتان به کدام مسئله ونقض قانون است؟ چرا که البینه علی المدعی
پاسخ:

نوشته‌اید «شما ادعا می کنید ایشان کوتاهی دارند». همین ابتدا این را بگویم که چنین ادعایی نکردم. فقط از شما سؤال پرسیدم که چقدر از بار مسئولیت را برعهده‌ی رهبری می‌دانید. همین. خودم نه گفتم ایشان کوتاهی دارند و نه گفتم ایشان کوتاهی ندارند.

منظورم از مسئولیت هم مسئولیت قانونی است. برای اینکه سؤالم روشن‌تر شود، مواردی از قانون را تذکر می‌دهم:

وظایف و اختیارات رهبر در اصل ۱۱۰ قانون اساسی ذکر شده که برای جلوگیری از طولانی شدن کامنت، آنها را ذکر نمی‌کنم و فقط به ذکر چندتا از مهم‌ترین‌ها اکتفا می‌کنم: تعیین سیاست‌های کلی نظام، نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام، حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام، نصب و عزل: فقهای شورای نگهبان، عالیترین مقام قوه‌ی قضائیه، رئیس سازمان صداوسیما و... . فکر کنم تا همینجا روشن باشد که وظایف و اختیارات رهبری به‌مراتب بیشتر از رئیس‌جمهور است.

در اصل ۵۷ قانون اساسی، ولایت به‌صورت مطلقه ذکر شده. چون متأسفانه در خود قانون اساسی توضیح روشنی درباره‌ی قید «مطلقه» نیامده، شاید بهترین راه این باشد که ببینیم خود رهبری چه نظری در این خصوص دارند. در جواب به یکی از استفتائات (س ۶۳) در سایت ایشان اینطور آمده:

«حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضی بر اساس فقه اسلامی اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است، و این توضیح مختصری درباره ولایت مطلقه است.»

http://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=9#63

بنا بر اصل ولایت مطلقه‌ی فقیه و تفسیر خود رهبری از آن، ایشان در هر موردی که لازم بداند می‌تواند تصمیمات مقتضی اتخاذ کند، حتی اگر معارض با اراده و اختیار آحاد مردم باشد. به‌عبارت دیگر، علاوه بر اختیارات مصرّح در اصل ۱۱۰ قانون اساسی، اگر رهبری لازم بداند می‌تواند در هر قسمت دیگری (که در قانون اساسی جزو اختیارات ایشان ذکر نشده) ورود کند و دستورات لازم را صادر کند. پس ایشان عملاً به‌مراتب بیشتر از آنچه در اصل ۱۱۰ ذکر شده، اختیارات دارند.

در قسمتی از اصل ۱۰۷ آمده: «رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسوولیت‌های ناشی از آن را بر عهده خواهد داشت.» از آنجا که طبق اصل ۵۷، ولایت امر رهبری، مطلقه است، طبعاً‌ مسئولیت ایشان هم مطلقه خواهد بود. حتی اگر در قانون هم این مطلب نیامده بود، روشن بود که میزان مسئولیت با میزان اختیارات تناسب مستقیم دارد. هرچه اختیارات بیشتر، مسئولیت بیشتر. و اگر اختیارات مطلقه باشد، مسئولیت هم مطلقه است. این البته رافع مسئولیت دیگران (رؤسای قوا، وزرا، وکلا و...) نیست.

با توجه به همه‌ی این توضیحات، یک بار دیگر سؤال کامنت قبلی‌ام را تکرار می‌کنم: در قبال وضع فعلی کشور، «مسئولیت آیت‌الله خامنه‌ای را که سی سال نفر اوّل کشور است، چقدر می‌بینید؟ چه میزان از بار مسئولیت مشکلات کشور برعهده‌ی ایشان است؟»

۰۷ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۸ میثم علی زلفی
در پاسخ به سوال شما که پیشتر هم متوجه آن شدم باید بگویم که
اولا قانون فراتر از فقیه است و ما ولایت فقه داریم نه ولایت فقیه یعنی قانون مصوب فقها حاکم است نه نظر شخصی افراد لذا در تعارض نظر حاکم با قانون نظر ایشان مقدم نیست و پر واضح است که توبیخ بر آنچه در اختیار نیست قبیح است
ثانیا در تصریح قانون آمده است آنچه از اراده مردم خارج است و به نظر بنده هیچکدام از این امور خارج از اراده مردم نبوده و نیست و ظاهراً اختلاف این پست در همین مسئله است. که بحث آن رد و بدل شد
ثالثا آنچه مرقوم فرمودید که درست هم بود اختیاراتی است که با قانون در تعارض است اما آنچه در تعارض نیست سنت تربیت جامعه و افزایش عقل گرایی در جامعه است که جزئی دیگر وظایف هر رهبر اسلامی
رشد جامعه نیز به اتفاق همه خارج از اختیار هادی و در بسیاری از موارد آن جبر بردار نیست یعنی با جبر جامعه رشد حاصل نمی شود اگرچه شاید نتیجه دفعی حاصل شود
فقیه مثل انبیائ خودش در بسیاری موارد حق ورود مستقیم ندارد و فقط باید راه رشد را از غیر رشد مشخص کند آن هم بگونه ای که عموم مردم پیام واضح هادی را درک کنند درست مثل برجام و سرانجام آن
نمونه قرآنی آن داستان حضرت موسی است سوالی می پرسم و ان شائ الله در مطلب آینده پاسخ آن را می نویسم
چرا حضرت موسی وقتی عصایش را انداخت و مارها را بلعید دستور نداد تا فرعون را ببلعد و دیگر این همه مصیبت نبینند و مجبور به تحمل فشار و استرس و فرار و نشوند؟؟؟ و مثل این رفتارها در داستان های قرآن و روایات فراوان است مثل داستان مسلم که عبید الله را نوشت و...

در پایان برای پاسخ مختصر به سوال شما باید بگویم که با توجه به منطقی که از قرآن و روایات آموخته ام سهم مردم را در سرنوشتشان بسیار زیادتر سایر نهادها می بینم

و با توجه به همان منطق اشتباهی که بتوان صلاحیت رهبری را زیر سوال برد سراغ ندارم. البته بنده قائل به عصمت فقیه نیستم اگرچه شاید بتوان ادله کلامی محکمی بر آن نیز اقامه کرد
پاسخ:

دوست عزیز، این همه مطلب نوشتید ولی جواب سؤالم را ندادید. بالاخره رهبری مسئولیتی در قبال وضع موجود دارد یا ندارد؟ اگر دارد چقدر از مسئولیت به عهده‌ی ایشان است؟ سؤال خیلی واضح است و جواب هم می‌تواند سرراست و روشن باشد اگر بخواهید جواب بدهید.

اگر بخواهید بحث مقایسه‌ی رهبر با پیامبران را پیش بکشید و پای عصمت را به میان باز کنید، دیگر بحثی نمی‌ماند. اگر ولی فقیه معصوم است (که به‌گمان شما ادله‌ی کلامی محکمی این فرض را تأیید می‌کند) دیگر چه جای بحث بر سر مسئولیت‌پذیری است؟ وقتی می‌گوییم معصوم، پذیرفته‌ایم که به‌طور پیشینی ایشان مرتکب خطا نمی‌شود و همه‌ی کارهایش درست است. دیگر مسئولیت چه چیزی را به گردن ایشان بگذاریم؟

شما می‌گویید که قائل به عصمتِ ولی فقیه نیستید ولی عملاً فرقی با قائلان به آن ندارید. اینکه در عملکرد کسی که ۳۰ سال بر کشور حکومت کرده نمی‌توانید کمترین ایرادی ببینید، معنی‌اش این است که به‌عصمت او باور دارید هرچند به آن اذعان نکنید. نتیجه‌ی قائل شدن به عصمت نظری یا عملی رهبری این می‌شود که همیشه دنبال یک نفر می‌گردید که تقصیرها را گردنش بیاندازید.

با این روشی که شما پیش می‌روید، هیچ مسئولیت روشن و مشخصی برای رهبری قائل نیستید که بشود بعداً از ایشان مؤاخذه کرد. اگر در جامعه مشکل اقتصادی رخ دهد،‌ تقصیر از بی‌عرضگی دولت است. اگر مشکل فرهنگی رخ دهد، تقصیر از تفکر لیبرال است. اگر بانک‌ها رباخواری می‌کنند تقصیر نظام سرمایه‌داری است. اگر عدالت نیست، مشکل از دستگاه قضا است. اگر صداوسیما تبدیل به قمارخانه شده تقصیر دولت است که بودجه‌ی کافی نداده. اگر ترامپ از برجام خارج شد تقصیر ظریف است و قس علی هذا.

علاوه بر سؤالی که در کامنت‌های قبلی پرسیدم و هنوز منتظر جواب هستم، لطفاً به این سؤال هم پاسخ دهید: اگر چطور شود شما قصور را از رهبری می‌بینید؟ به‌عبارت دیگر، اگر چه اتفاقی در کشور بیافتد شما قبول می‌کنید که مقصر آن اتفاق ولی فقیه بوده؟ جوابش می‌تواند خیلی ساده باشد. مثلاً بگویید اگر جنگ شود مقصر رهبری است، یا اگر انقلاب شود مقصر رهبری است،‌ یا اگر قانون اساسی اجرا نشود مقصر رهبری است، یا هر چیز دیگری.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی