خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

ورزشگاه آزادی

پنجشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۵:۲۳ ق.ظ

تو را که خانه نئین است، بازی نه این است.

سعدی

 

درست نمی‌دانم رفتن زنان به ورزشگاه‌های فوتبال از چه زمانی تبدیل به مطالبه شد. باید احتمالاً از زمان رونق گرفتن شبکه‌های اجتماعی باشد، که قبل از آن، اگر هم زنی می‌خواست ورزشگاه برود و نمی‌توانست، رسانه‌ای برای رساندن مطالبه‌اش به دیگران نداشت. یادمان هست که آقای احمدی‌نژاد، در زمان ریاست جمهوری‌اش، دستور ورود زنان به ورزشگاه را داد و پس از آنکه تعدادی از مراجع اعتراض کردند فتیله‌ی ماجرا پایین کشیده شد. پس از آن و تا همین اواخر، هر موقع از مقامات ورزشی در این رابطه سؤالی می‌شد، همان جمله‌ی همیشگی را می‌گفتند: «زیرساخت‌های لازم هنوز آماده نیست.» انگار که درست کردن چند چشمه سرویس بهداشتی و اختصاص دادن راهرویی به زنان برای ورود و خروج، واقعاً کار سخت و زمان‌بری باشد. ماجرا ولی برای شیخ و شاب روشن بود: در این موضوع چشم «مسئولان» ترسیده بود و خوف اینکه نکند دوباره فریاد «وا اسلاما» از قم بلند شود نمی‌گذاشت «زیرساخت‌ها» را فراهم کنند.

گذشت و گذشت تا اینکه رئیس فیفا عوض شد و رئیس جدید خیلی جدی پیگیر این مسئله شد. چند باری به رئیس فدراسیون فوتبال و حتی رئیس جمهور ایران نامه نوشت و چون دید از طرف ایرانی جماعت اعتنایی نمی‌بیند، شروع به تهدید کرد که اگر زنان را راه ندهید فوتبالتان را تحدید می‌کنیم. هنوز آقای اینفانتینو—رئیس فیفا—جارو را بلند نکرده بود که گربه‌ی داستان خودش را جمع و جور کرد و در اوّلین بازی ملّی، جمعی از پیش انتخاب شده از زنان را وارد ورزشگاه کرد. عده‌ای خوشحال که بالاخره مقاومت‌ها نتیجه داد و راه باز شد، ولی از بازی بعدی باز آش و کاسه همان آش و کاسه‌ی سابق بود. پیش از آنکه فریادی بخواهد از قم بلند شود، در همان تهران، دادستان کشور—که علی‌القاعده کارش این است که حق مردم را از پایمال‌کنندگانش بگیرد—دادی زد و تهدید کرد که اگر این «حرمت‌ شکنی» ادامه پیدا کند با مسببانش «برخورد می‌کنیم.» دوباره «مسئولان» امر سر جایشان نشستند.

هنوز چند هفته‌ای از این ماجرا نگذشته بود که از قضا دری به تخته خورد و یک تیم باشگاهی از ایران به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسید و بازی برگشت فینال باید در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شد. کنفدراسیون فوتبال آسیا شرایطی را برای میزبانی ایران گذاشته بود –که از جمله ورود زنان بود—و تهدید کرده بود که اگر ایران شرایط میزبانی را برقرار نکند، بازی را در یک کشور ثالث برگزار خواهد کرد. این بار از ترس ای‌اف‌سی، «زیرساخت‌هایی» که سال‌ها قرار بود فراهم شود و نمی‌شد، در عرض دو-سه هفته آماده شد. بازی با حضور تعداد بیشتری زن—که این‌بار بعضی از آنها انتخابی نبودند—برگزار شد و این بار نه فریادی از قم بلند شد و نه دادی از دادستان. هرچند، باز هم رؤسای کراواتی فیفا و ای‌اف‌سی که از ورزشگاه خارج شدند، در ورود زنان هم پشت سرشان بسته شد.

داستان ادامه دارد. باید نشست و تماشا کرد که آخر این دزد و پلیس بازی چه می‌شود، ولی تا همین‌جای قصّه دو موضوع عذاب‌آور وجود دارد. یکی اینکه سال‌ها قبل‌تر از تهدیدهای فیفا و ای‌اف‌سی، از طرف زنان ایرانی برای گرفتن حق ورود به ورزشگاه سروصداها شده بود، کمپین‌ها تشکیل شده بود، قول‌های انتخاباتی داده و گرفته شده بود ولی عملاً هیچ اتفاقی نیفتاد تا آنکه یک نهاد بین‌المللی وارد گود شد، و شد آنچه شد. این از آن جهت بد است که این پیام روشن را از حاکمیت به مردم می‌دهد که تا زمانی که مستقلاً برای گرفتن حقی—خواه فی‌الواقع مشروع باشد یا نامشروع—اقدام کنید، و حتی اگر برای رسیدن به آن خودتان را جرواجر کنید، لبیکی از طرف حکومت نخواهد آمد. ولی اگر به دامن یک نهاد خارجی آویزان شوید شانس بالایی برای موفقیت دارید. حکومتی که با مردمش این‌چنین رفتار می‌کند، عزت نفس ملّی و استقلال‌طلبی از مردمش می‌تواند بخواهد؟

دوم اینکه اگر واقعاً دلیل غیر مجاز بودن ورود زنان به ورزشگاه‌ها فقهی بوده و اگر نظام این کشور بر اساس فقه اداره می‌شود، این چه فقهی است که وارد شدن زنان تا دیروز حرام بوده، امروز حلال می‌شود و دوباره فردا حرام می‌شود؟ این چه کشوری است که همه‌ی اصول اسلامی و زیربناهای فقاهتی‌اش با همان یک پِخِ فیفا و ای‌اف‌سی فرو می‌ریزد؟

ای کاش این تناقض‌ها، پوستین وارونه پوشی‌ها و سرنا از سر گشاد زدن‌ها به همین داستانِ کوچک مختصر می‌شد. ای کاش یکی‌درمیان زدن به نعل و میخ، رفتار روزمره‌ی حکومت منتسب به پیامبر اسلام نبود. ای کاش حاکمان ما، بدون رودربایستی، شهریار ماکیاولی را از آستینشان بیرون می‌آوردند و قرآن و نهج‌البلاغه را برای مؤمنان واقعی وامی‌گذاشتند.

«دیدیم به دنبال هوا و هوس شیخ

هر لحظه فرامین خدا در نوسان است.»

چه سخت کرده‌اید مسلمان ماندن در دوران جمهوری اسلامی را!

۹۷/۰۹/۰۱

نظرات  (۶)

حقیقتا حق ورود به ورزشگاه در برابر حقوق کوچک و بزرگی که هر روزه توی خانه های ما از زنها سلب میشود، هیچ نیست. 
حقوق طبیعی، قانونی، شرعی... 

پاسخ:
درسته، برای عموم، این موضوع کوچکی است ولی زنانی هم هستند که به خاطر همین موضوع کوچک هزینه‌های زیاد داده‌اند و هنوز حاضرند بدهند.
۰۴ آذر ۹۷ ، ۱۰:۴۸ آب‌گینه موسوی
حرفِ حق!
پاسخ:
:)
۰۶ آذر ۹۷ ، ۲۲:۲۰ میثم علی زلفی
حرف شما درست است اما مشکل این است که تناقض در مجری است نه فقه!
وقتی لیبرال ها مجری باشند همیشه از فقه تعارض بیرون می کشند. و پر واضح است که در این بلبشوی کشور فروشی لیبرال ها و لگدمال کردن عزت ایران زمین مسئله ورود زنان نمی تواند اولویت فقها باشد بله اگر لازم بود فریادی بزنند هم می زنند اما اگر فریاد ، یاسین در گوش خر خواندن باشد و مسئله هم آنچنان مهم نباشد خودشان را خرج چنین مسئله ای نمی کنند.
مگر ۱۰ نفر از مراجع ربوی بودن بانک را بیش از ۶۰ مرتبه تکرار نکردند مگر آقای جوادی آملی در سر درس گریه نکرد و بانک و شیوه ی اجرایی آن را ربوی نخواند اما آقایان لیبرال (دایه های مهربان تر از مادر برای دین) چه کردند؟؟؟ جز این بود که فقها را به درس گفتن دعوت کردند و پیشنهاد دادند که در اقتصاد دخالت نکنید.
رهبری کلام زیبایی دارند در مورد ایادی و عناصر امروز لیبرال که خودشان را روشنفکر می دانند و آن اینکه این روشنفکر نماها حتی به مانند روشنفکران واقعی در دفاع از عزت و شرافت و تمامیت ارضی کشور تلاشی ندارند و تمام فکر و ذکرشان برده کردن ملت و زیر سلطه بردن مردم است. اگر مصدق روشنفکر بود لااقل وطن فروش نبود به دنبال استقلال کشور و این مسئله بود که کشور خودکفا شود نه اینکه کشور را با لوایح مختلف در سلطه دیگران قرار دهد.

اما تمام هم و غم روشنفکر نمایی امروز این است که لوایح مختلف سازمان های بین المللی سلطه را در کشور پیاده کنند بدون آنکه یک صفحه از آن را مطالعه کنند. برای روشنفکری همین بس که زیبا کلامی دارد که پرچمدار این نهضت است :))))


پاسخ:

من هیئت حاکمه‌ی جمهوری اسلامی را به عنوان یک کل می‌بینم. برایم اساساً فرقی نمی‌کند که فلان شخصی که پشت میز نشسته به قول شما «لیبرال» است یا «حزب‌الهی». هر کسی باشد، با هر سیستم باوری و با هر اعتقاداتی، مهم این است که الان شده یکی از حاکمان جمهوری اسلامی. اگر آدم بد و فاسدی است، این عیب نظام جمهوری اسلامی است که آدم‌های بد و فاسد در رأس امورش قرار می‌گیرند.

امّا بیاییم کمی با خودمان صادق باشیم. تاریخ جمهوری اسلامی را ببینیم. به رؤسای دولت‌های نگاه کنیم. بازرگان که لیبرال بود. بنی‌صدر که منافق بود. رجایی که فرصتش ندادند. موسوی که چپ بود و الان سران فتنه است. هاشمی که لیبرال بود. خاتمی هم لیبرال بود. احمدی‌نژاد رئیس جریان انحرافی بود. روحانی هم که لیبرال است. یعنی می‌فرمایید در طول این ۴۰ سال—محض رضای خدا—یک دولت مسلمان متعهد در این جمهوری اسلامی نیامده؟ خب پس چرا طرفدارش هستید؟! و اگر آمده، بگویید کدام دولت بوده؟ و چرا در آن دولت این تناقض‌ها درست نشده؟ چرا بانک‌ها اسلامی نشده؟

دوست عزیز! اگر آقای روحانی لیبرال و فاسد است، چرا از ابتدای انقلاب امام و رهبری مهم‌ترین پست‌های امنیتی کشور را در اختیار ایشان گذاشته‌اند؟ اگر کارش فروختن مملکت است چرا شورای نگهبان انقلابی ما ایشان را دوبار برای ریاست جمهوری تأیید صلاحیت کرده؟ چرا رهبر مملکت دو بار حکم ایشان را تنفیذ کرده؟ اگر پایان‌نامه‌ی دکترایش تقلبی است چرا مجلس ورود نمی‌کند و عدم کفایتش را تصویب نمی‌کند؟

شما می‌توانید تا ابد به این تقسیم‌بندی «لیبرال»/«حزب‌الهی»، خائن/ خادم، سیاه/سفید ادامه دهید و همه‌ی ناکارآمدی‌ها و تناقض‌های نظام را به گردن آن بخش به قول خودتان «لیبرال» بیاندازید. ولی یک بار هم به این فکر کنید که این آش شله‌قلم‌کار نظام را «لیبرال»ها و غیر «لیبرال»‌ها با هم پخته‌اند و هرکدام به‌اندازه‌ی مسئولیتی که در این آشپزی داشته‌اند مسئول کیفیت نهایی آش هستند. یک بار هم نگاه کنید به قوه‌ی قضائیه، صداوسیما، سپاه، نیروی انتظامی، شورای نگهبان و صدها دستگاه عریض و طویلی که از بیت‌المال پول می‌گیرند. مقصر ناکارآمدی آنها هم «لیبرال»ها هستند؟ اگر لیبرالیسم اینقدر بد است چرا کشورهای لیبرال وضعشان به مراتب از ما بهتر است؟ اگر اقتصاد لیبرال بد است و باعث فساد می‌شود، چرا بزرگ‌ترین اقتصادهای دنیا اقتصادهای لیبرال است؟

اگر از من بپرسید، به شما می‌گویم به نظر من نه مقصر «لیبرال»ها هستند و نه غیر «لیبرال»ها. مشکل اینجاست که ما انقلاب کردیم بدون اینکه تئوری داشته باشیم. فکر می‌کردیم مملکت‌داری کار ساده‌ای است. فکر می‌کردیم با همان چند حدیثی که در کتاب‌هایمان داریم می‌شود سیاست اسلامی و اقتصاد اسلامی و حقوق بشر اسلامی و بانکداری اسلامی و دیپلماسی اسلامی و ... درست کرد. ولی وقتی پای عمل آمدیم دیدیم چقدر کمیتمان لنگ است. دیدیم به جز چند تا اصول کلی، فی‌الواقع هیچ تئوری‌ای برای اداره‌ی کشور نداریم. ناچار، از شرق و غرب کپی کردیم. آنهایی که از شرق کپی کردند شدند «چپ» و «مارکسیست». آنهایی که از راست کپی کردند شدند «لیبرال». مشکل از شرق و غرب و مارکسیست و لیبرال نیست. مشکل از ماست که بعد از ۴۰ سال هنوز نتوانسته‌ایم برای اداره امور مملکت تئوری درست کنیم. این همه که رهبری روی «کرسی‌های نظریه‌پردازی» تأکید کرده برای چیست؟ برای همین است که می‌داند تئوری‌ای در کار نیست. ما ۴۰ سال است بنا به ذائقه و سلیقه‌ی کسانی که روی کار آمده‌اند، نظریه‌های مختلفی را در سیاست، اقتصاد و فرهنگ پیاده کرده‌ایم. بعد از این هم همین کار را خواهیم کرد به این دلیل ساده که خودمان نظریه‌ای نداریم.

در مسائلی مثل ورود زنان به ورزشگاه هم قضیه روشن است. تا زمانی که زور حکومت برسد، نمی‌گذارد. دلیلش هم برخلاف آنچه ممکن است شما تصور کنید اصلاً فقهی نیست. دلیلش این است که نظام می‌داند اگر در این مسئله کوتاه بیاید، فردا آزادی حجاب می‌شود مطالبه‌ی اصلی زنان. پس خاکریز را جلوتر نگه می‌دارد. پس این مسئله ربطی به لیبرال‌ها ندارد. وقتی فشار از طرف فیفا باشد، هر دولتی سر کار باشد، چه لیبرال چه غیر لیبرال، ناچار است کوتاه بیاید وگرنه فوتبال مملکت تعلیق می‌شود. همین دولت به قول شما لیبرال، طی این ۶ سال نگذاشت زنان به ورزشگاه بروند. این دوباری که رفتند هم به خاطر ترس از فیفا و ای‌اف‌سی بود. اگر دولت دست هرکس دیگری بود می‌خواست چه کار کند؟

۰۷ آذر ۹۷ ، ۱۶:۲۴ میثم علی زلفی
فقط میتونم توصیه کنم در این کانال عضو بشید تا واقعیت لیبرالیسم رو بهتر ببینی


کانال نخبگان آمریکا، اروپا و استرالیا: ناگفته ها ومشکلات آنها + مقایسه با ایران
در غرب نه اسلام هست و نه مسلمان مگر اقلیت های مسلمان برخی مناطق

آدرس در تمام پیام رسان ها و شبکه های اجتماعی:
@kharej2025

ادمین:
 🆔 @kharej4

https://eitaa.com/kharej2025

خودتون هم می تونید اشکال بگیرید تا برای اشکال شما مطلب بگذارند

یا حق
پاسخ:
ممنون. اگر منبع اطلاعات شما فلان کانال تلگرامه که واقعاً حرف زیادی برای گفتن ندارم.
۰۷ آذر ۹۷ ، ۲۳:۰۴ میثم علی زلفی
قطعا ما منابع متعدد و محکمی داریم اما در همین حد هم شما بدانید کافی است
به همین علت فقط پیشنهادی دادیم تا اخبار دروغ واصله از غرب اصلاح شود
پاسخ:
:))
شما اگه منابع متعدد و محکم داشتی همون منابع متعدد و محکمتو پیشنهاد می‌دادی نه یه کانال تلگرام. ضمن اینکه من اونقدری که لازم داشته باشم منبع برای شناخت غرب و لیبرالیسم دارم. نیازی به دنبال کردن کانال تلگرام ندارم.
۲۵ مهر ۹۸ ، ۱۵:۴۲ پیمان ‌‌

باید نشست و تماشا کرد که آخر این دزد و پلیس بازی چه می‌شود.

یک سال گذشت و آخرش خیلی جالب شد!

پاسخ:
راستش خیلی خوشبین نیستم که این آخرش باشه. هر موقع حضور خانم‌ها در همه‌ی استادیوم‌ها به یه روند عادی تبدیل بشه، اون موقع می‌تونیم بگیم دزد و پلیس بازی تموم شده.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی