عذرخواهیهای جامانده
یکم. یکی از مزیتهای وبلاگ نسبت به بعضی از رسانههای انتشار محتوا در اینترنت این است که میشود از نظرات مخاطبان بهره گرفت. با این حال، وبلاگنویس بنا به صلاحدید خود، میتواند قسمت نظرات را از وبلاگش حذف کند. اما به نظرم نیاز است چنین وبلاگنویسی بهنحوی امکان تماس را برای مخاطب فراهم کند؛ از طریق آدرس ایمیل، شمارهی تلفن، شناسهی تلگرام و اینستاگرام یا هر چیز دیگری از این قبیل. شاید یکی از مخاطبان با شما کار واجبی داشته باشد. مثلاً سؤالی دربارهی یکی از مطالب وبلاگتان داشته باشد، یا اینکه اشتباه مهمی را بخواهد تذکر دهد، یا شاید بعد از حدود ۷۰ روز تازه پست وبلاگ شما دربارهی پستی در وبلاگش را بببند و به دنبال راهی برای عذرخواهی بگردد. بله، با شما هستم خانم نادری؛ به خاطر حال بدی که آن پست به شما داد عذر میخواهم.
دوم. به نظرم میآید یکی از خوانندگانِ بسیار محترم وبلاگ هنوز به خاطر پست فوقالذکر دلش با نویسندهی وبلاگ صاف نشده. برخلاف خانم نادری، راههای مختلفی برای عذرخواهی از ایشان پیش رویم بوده ولی آنچه تاکنون مانع شده شرمساری است. این روزها پنل وبلاگم را که باز میکنم بیش از هر چیز انتظار و امید دیدن کامنتی از ایشان را میبرم که نشانهای باشد بر نبودن دلگیری و هر روز که میگذرد امیدْ کمتر و عذرخواهی سختتر میشود. پس تا از این سختتر نشده باید دستبهکار شوم: خانم نظریان به خاطر آن پست و آن حس بد عذرخواهی میکنم. باید خیلی زودتر عذرخواهی میکردم ولی رویش را نداشتم.