خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

چه بدتر که شیرازی هم باشد

جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۱۰ ب.ظ

یکی از غم‌انگیزترین اتفاقات ممکن این است که یک نفر در حافظیه، دیوان حافظ به‌دست، غزلی را نشانت دهد و بخواهد برایش «معنی»اش کنی.

۹۴/۱۱/۲۳

نظرات  (۵)

حالا!

اشکالی نداره که...
پاسخ:
خیلی اشکال داره! کمترینش اینه که طرف نمی دونه که نمیشه شعر رو معنی کرد.
:)
یادم انداختید که یکبار کلیات سعدی به دستم بود و میخوندم، فرزند کوچکم با گلایه به من گفت که "ترجمه"اش رو نمیفهمه!!  
+ شیرازی نیستیم البته! خیالتون راحت!
پاسخ:
:))
سلام.
بستگی داره؛ "معنی" به این مفهوم که کسی بخواد بفهمه شاعر منظورش چی بوده یا چیزی شبیه به این معنی نداره. ولی هر کسی می‌تونه و به نظر من شاید یک‌جورهایی هم باید روایت خودش رو داشته باشه. حتی خود شاعر(به معنای عام) هم دفعات بعدی که شعر رو می‌خونه روایت‌های دیگری خواهد داشت. این از این که به نظر من داشتن روایتی از شعر ایرادی نداره؛ هر کسی می‌تونه روایت خودش رو داشته باشه.
اما در مورد حافظ خب شعرهای حافظ فهمشون خیلی راحت نیست. من هم گاهی وقت‌ها در مورد یک غزلی احساس می‌کنم درست نمی‌تونم بفهمم(به این معنی که روایت کاملی داشته باشم) و خب بد نیست اگر کسی یا کسانی در زمینه حافظ‌شناسی اطلاعاتی دارن توضیحاتی در ارتباط با شخصیت حافظ یا زمانش یا زبانش و... بدن که آدم رو در داشتن روایتی از شعر کمک کنه. من در این ایرادی نمی‌بینم.

پاسخ:
سلام
منظور من قطعا چیزی که شما توصیف کردین نیست. من دارم از کسی صحبت می‌کنم که نمی‌تونه از روی حافظ بخونه و حالا به صرف اینکه اومده حافظیه یه فال گرفته و منتظره حافظ بهش بگه چه‌کار کنه، از من هم می‌خواد که پیشنهاد حافظ رو به زبون آدمیزاد براش ترجمه کنم.
خب تقصیر حافظه دیگه! به زبون آدمیزاد حرف بزنه همه بفهمن! :))

+اتفاقا من این کارو هم می‌کنم. یعنی یکی ازم بپرسه روایت خودمو از شعر حافظ براش می‌گم. :))
++ حالا برام جالب شد که بپرسم شما به فال گرفتن و تعبیر فال اعتقاد دارین؟ نظرتون چیه کلا؟
پاسخ:

اگه حافظ به زبون آدمیزاد حرف نمی‌زنه، دقیقاً کی به زبون آدمیزاد حرف میزنه؟!

 

+ من هم این کار رو می‌کنم. از روی شعر می‌خونم و کلمه‌هاشو معنی می‌کنم و درباره‌اش توضیح می‌دم. حتی می‌گم که اگه نگاه عرفانی داشته باشید اینجوری میشه، اگه نگاه مادی داشته باشید اونجوری ... به این امید که طرف علاقه‌مند بشه و بره خودش بخونه.

++ نمی‌دونم! خودم فال می‌گیرم و برام مهمه. خیلی وقت‌ها هم شده که حافظ زده وسط خال، طوری که احتمال تصادفی بودنش خیلی کم بوده. خیلی وقت‌ها هم بوده که جواب نداده. بیشتر برام جنبه‌ی مشورتی و ذوقی داره، اموراتم رو بر اساس فال حافظ استوار نمی‌کنم.

شوخی کردم! :))
پاسخ:
می‌دونم. :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی