خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

هرچه بیشتر تکرار و تأکید می‌کند، بیشتر ما را به خنده وامی‌دارد. امّا اگر کمی سرمان را بالا بگیریم و حجم آواری که روی سرمان خراب می‌شود را درست ببینیم، تصدیق خواهیم کرد که واقعاً «داره می‌ریزه


* اینجا

۰ نظر ۲۸ خرداد ۹۸

بسان نورسیده طفلِ گریانی

که از زهدانِ مادر عاقبت بیرون بیاید

زندگی را

باز آغازیدن از آغاز خواهم کرد در دم

آن زمان که پیشِ چشمِ مردمک‌های غبارآلودِ بی‌خوابم

ببینم چشم‌هایت را

 

حیاتم،

سربَهای لحظه‌ای که‌ات بی‌هوا در بر بگیرم

سخت محکم

چنان چون صخره‌ای از ابتدای خلق گیتی در دل کوهی

–هر آنچ آن را به پیش آید

نجنبد یک وجب از جا–

مماتم هم

 

عزیزا، ماهچهرا، دلبرا، یارا!

نمی‌دانم کجا، کِی آخرت بینم

ندانم هیچ آیا

روز خواهد بود یا شب

در خزان یا اینکه تابستان

میان جار و جنجال و غریو شهر شاید

یا درون کلبه‌ی متروکه‌ای

فرسنگ‌ها با فاصله از اولین انسان

چه دانم؟

چون نه من پیغمبرم

نی از حقایق پیش‌پیشم باخبر سازند

نه هیچ از هیئت و تنجیم و اسطرلاب دانم

نی به خوابت هرگز آید این

که اندر بقچه‌ام بینی بساط سحر و جادو را


ولیکن با وجود جمله نادانستنی‌هایم

همین دانم

و این را خوب می‌دانم:

مرا در سر

تمام نقشه‌ی آینده‌های دور و نزدیکم

چنین باشد:

ببینم چشم مهرو را و گیرم در برم او را

 

۰ نظر ۲۱ خرداد ۹۸

امیدوار بودم که با گذشت زمان، پدران و مادران متوجه شوند که فرزندشان دارایی‌شان نیست که بدون اجازه عکس و فیلمش را بگیرند و در شبکه‌های اجتماعی به دیگران نشان دهند. امّا هرچه می‌گذرد انگار برعکس، رقابت برای ضایع کردن حق بچه‌ها بین والدین جوان بیشتر می‌شود. نگاه شی‌ء انگارانه به کودکان از مشمئزکننده‌ترین چیزهای این مجازستان است.

۲ نظر ۱۳ خرداد ۹۸