خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

بچه‌تر که بودم می‌خواستم دنیا را تغییر دهم. برایش تلاش‌هایی هم کردم. با آن هدف، بعضی کارها را کردم، بعضی کارها را نکردم، بعضی اولویت‌هایم را جابجا کردم. من واقعاً می‌خواستم دنیا را تغییر دهم و تا آخرین لحظه تلاش کردم: تا لحظه‌ای که فهمیدم برای تغییر دادن دنیا اوّل باید خودم را تغییر دهم. آن موقع بود که دست‌هایم را بالا بردم.

۹۴/۰۴/۰۸

نظرات  (۱)

۰۸ تیر ۹۴ ، ۰۴:۳۰ فاطمه نظریان
بعضی وقت ها، تغییر خود در فرآیند تغییر دنیا بدست می آید. اما قبول دارم که برای شروع باید تا حدی در خود تغییراتی داد. ولی خب نباید در تغییر خود توقف کرد که چه بسا تغییر واقعی در خود، با تغییر دادن در دنیا همراه است.

این چیزی که گفتم تجربه ی این سال ها و روزهای من بوده. خیلی وقت ها در کلاس ها و مواجه ام با دانش اموزهایم -که بر این عقیده بودم برای تغییر دنیا آن ها باید تغییر کنند- خودم تغییر کرده ام. در فرآیند تغییر دیگران بوده که فهمیده ام خودم چگونه باید تغییر کنم.

یا این روزها که پسرخواهرم در کنار ما بود، میدیدم برای اینکه بخواهیم برای او تربیت خاصی را پیش بگیریم تا با آن تربیت خاص، او تغییرات دیگری را حاصل کند خودمان هم باید در طی این فرآیند تغییر کنیم. مثلا نباید بچه را در سنین خاصی امر و نهی کنید چون هیچ فهمی از باید و نباید در آن سن خاص ندارد، پس باید صبرتان زیاد باشد و تمرین صبر کنید. مثلا وقتی وسایل شما را می زند و خراب می کند باید خودتان را کنترل کنید و او را ناراحت نکنید و برایش باید و نباید نچینید. من تا درگیر این فرآیند تغییر دنیا از طریق یک کودک برنیامده بودم اصلا زمینه ای برایم فراهم نمیشد تا خودم را در بعضی عرصه ها تغییر بدهم. 

ببخشید زیاد نوشتم...
پاسخ:

حرفتان را قبول دارم. خیلی وقت‌ها این دو تغییر به هم ربط پیدا می‌کنند. ولی مشکل من همیشه آن قسمتی بوده که باید خودم را تغییر می‌داده‌ام. بیرون را معمولاً راحت تغییر داده‌ام ولی حریف خودم نمی‌شوم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی