خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

شاید ز عدم من به وجودی برسم *

جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ

داستان خیلی ساده است: چند ماهی است که وبلاگی در بلاگفا ندارم. چندوقت پیش سرورهای بلاگفا به‌هم ریخت و مقداری از آن وبلاگی که نداشتم از دست رفت. حالا من یک وبلاگ در بلاگفا دارم!

 

* کاری ز وجود ناقصم نگشاید                     گویی که ثبوتم انتفا می‌زاید

شاید ز عدم من به وجودی برسم                زان رو که ز نفیِ نفی، اثبات آید (شیخ بهایی)

۹۴/۰۴/۰۵

نظرات  (۱۲)

سلام

بیا تو سایت ما تبادل لینک کن

تا بازدیدات بره بالا

یادت نره ها

بدو بیا که منتظرم

اینجا همه چی عالی
پول گرفتنشون هم عالیه عالی
ولی قابل تحمل است
بلاگفا فقط پر سابقه است والا مزخرفه
پاسخ:
آره اینجا خیلی بهتره.
این بنیامینه این متنشو 10 تا وبلاگ دیگه هم کپی کرده ها
راستی وبلاگ منم بیا
خواستی همکاری هم می کنیم
۰۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۴ فاطمه نظریان
سلام.
دقیقا آمدم همین خبر را بدهم که خیال دست بلاگفا برگشته که دیدم خودتان پست گذاشتید. با اینکه خودم ناراحتم یک سری از مطالبم روی وبلاگم نیست، اما از اینکه وبلاگ بعضی ها تا حدودی برگشته خوشحال شدم:)
پاسخ:

سلام

حیف مطالبتان بود، مخصوصاً ماجراهای کلاس‌ها. ولی باز هم جای شکرش باقی است که تعداد زیادی از پست‌هایتان سر جایش هست.

۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۶ مریم ثانی
انگار بلاگفا دچار آلزایمر شده. فقط گذشته های دور خاطرش مانده!
آن وبلاگ بلاگفای من که عمرش آنقدر نبود که زنده شود اما چقدر خوب که خیالِ دست بلاگفا برگشت. کلی خاطره داشتم آنجا.

الان چندتا از پستهای قدیمی آنجا و کامنتهایش را خواندم. چقدر متفاوت مینوشتید و چقدر بحث میکردیم! عجیب است. نمیدانم دیگر توان بحث ندارم یا بعد از چند سال بالاخره نظراتتان را پذیرفته ام!
پاسخ:
شاید هم من بالاخره نظرات شما را قبول کرده‌ام! قبول دارم، قبلاً بحث‌برانگیزتر می‌نوشتم. شاید هم الان حوصله‌ی بحث کردنم کم شده.

:))

من گم شده بودم که مرا یافت برایت...
پاسخ:
:)

شما این شعرهای مشخصا مرتبط رو از کجا می‌آرید راستی؟
پاسخ:
نمی‌دونم. شاید «این شعرهای مشخصا مرتبط» خودشون میان!
۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۵۲ فاطمه نظریان
خودم هم ماجرهای کلاس هایم برایم خیلی مهم بود. اما خدا رو شکر تا اسفند 93 را بک آپ گرفته بودم. سه ماه از مطالبم را نداشتم که آن ها را هم از روی صفحه ی اصلی برداشتم و فقط پست هایی که در «ادامه مطلب» نوشته بودم از دست رفت چون روی صفحه اصلی نبودند و آن ها را هم سعی می کنم از فیدلی برگردانم. 
ماجراهای کلاس هایم را خرد خرد روی بلاگ میگذارم:)
پاسخ:
خوب کاری می‌کنید.
کار خدا را می بینید؟!!
اما وبلاگ من هنوز بسته است اما خودم به عنوان کاربر دسترسی دارم!
پاسخ:
بله، وبلاگ شما را هم چک کردم و تعجب کردم که چرا هنوز بسته است.
البته من صبح تا الان همچنان نمیتونم باز کنم و‌ با این پیغام مواجه میشم:

 مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است
ممکن است مشکل به دلیل بروز رسانی سایت باشد، لطفا درخواست خود را دقایقی دیگر تکرار کنید.
پاسخ:
عجیبه، من همین الآن امتحان کردم، باز شد.
شاید بلاگفا هنوز کامل سرحال نیومده.
شایدم من کم سعادتم...
پاسخ:
پس «ارادتی بنما»! :)
۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۹:۲۷ کمی خلوت گزیده!
خخخخخخ
ولی وبلاگ من حذف شده بالکل...
یک وبلاگ 9 ساله!
اگر دختر بود الآن مکلف بود و روزه دار!
پاسخ:
:))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی