خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

ننگ و نام

چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۱۷ ب.ظ

آیتالله حائری شیرازی درگذشت؛ رحمة الله علیه. چند بار از نزدیک او را دیده بودم. در زمان دانشآموزیام میآمد دبیرستان رازی شیراز و برایمان سخنرانی میکرد. حرفهایش به دل مینشست. جز خوبی از او ندیدهام. امّا از همان زمان مدرسه رفتن من—و شاید حتّی قبل از آن—شایعات و اتهاماتی دربارهی زمینخواری او بود که تا روز مرگ ایشان—و شاید حتّی بعد از آن—ادامه دارد. ایشان سالها امام جمعهی شیراز بود و تقریباً همهی اهالی شهر ایشان را میشناختند و از اتهامات خبر داشتند، امّا هیچگاه به این اتهامات رسیدگی نشد.

از دو حالت خارج نیست: یا ایشان زمینخواری کرده یا نکرده. اگر زمینخواری کرده باشد، عدم رسیدگی به اتهامات باعث ظلم به مردم شده، و اگر زمینخواری نکرده باشد، عدم رسیدگی به اتهامات باعث ظلم به این مرد. و لابد روشن است که اینجا ظالم همان متصدّی اجرای عدالت است.

با این حواشی و شایعات پیرامون زندگی اقتصادی آقای حائری، متأسفانه مرگ او در ذهن بسیاری از همشهریانش با نیکنامی همراه نیست. صمیمانه آرزو میکنم که مرگ او نزد خداوند با نیکانجامی همراه باشد.

۹۶/۰۹/۲۹

نظرات  (۳)

سلام علیکم
اگر اتهام و شکایتی بوده، احتمالاً تقصیر به همان‌جایی که فرمودید برمی‌گردد. اما در مورد شایعه، بدون هیچ اتهام یا شکایت رسمی هم می‌توان چنین گفت. اگر بما بر فرض، مرجع قضائی بر مبنای شایعات به موضوع ورود می‌کرد و تحقیق می‌کرد و به نتیجه می‌رسید که اتهام بی‌مورد است (در حال حاضر نمی‌دانم چنین کاری صورت گرفته است یا نه) و این نتیجه را اعلام می‌کرد، به‌نظر شما آن همشهریان اعتماد می‌کردند و می‌پذیرفتند و حالا وی نزد ایشان مردی نیک‌نام بود؟ البته این سؤال مهمی است که چه ارتباطی بین میزان اعتماد مردم نسبت به مرجع موردنظر با عملکرد آن وجود دارد.
متأسفانه من شناخت چندانی نسبت به ایشان نداشتم، اما مثل شما از خداوند برای ایشان مغفرت و علو درجات دارم.
جمله‌ی دوم سؤالی است. «بما» در جمله‌ی سوم اضافه است. «طلب» هم در جمله‌ی آخر از قلم افتاد.
اثر هم‌افزایی زلزله و خستگی نیمه‌شب است. عفو بفرمایید. :)
پاسخ:

و علیکم السلام

در یک دستگاه قضایی مستقل، وظیفهی دادستان به عنوان مدعیالعموم این است که به چنین موضوعی که اینطور همهگیر شده ورود کند و اگر جرمی انجام شده مجرم را مجازات و اگر جرمی انجام نشده، به مردم اطلاع دهد و آبروی متهم را بخرد. البته حق با شما است؛ اگر دستگاه قضایی با وضعیت فعلی به پروندهای هم ورود کند خیلیها به آن اعتماد ندارند ولی مگر این عدم اعتماد از کجا میآید؟ بخش مهمیاش از همین عدم ورود به موضوعاتی است که یک طرف آن حاکمان هستند. اگر رویهی ثابت دستگاه قضایی ورود مستقلانه به این موضوعات و اطلاعرسانی سریع و شفاف بود، و اگر مردم میدیدند که ائمه جمعه، وزرا، استانداران و ... مصونیت قضایی ندارند و باید جوابگوی دادگاه باشند، و اگر مردم برخورد واقعی دستگاه قضایی با چند نفر «کلهگنده» را میدیدند، قطعاً وضعیت اعتماد عمومی به قوهی قضائیه این چیزی که الآن میبینیم نبود.

+ زلزلههای تهران نگرانکننده شده. انشاء الله که بهخیر بگذرد.

۱۱ دی ۹۶ ، ۰۰:۲۰ مورد خاص
هه. روالِ کاره.
پاسخ:
نمی‌دونم... .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی