غزل خداحافظی
پیش نوشت : در تاریخ ۲۲ فروردین ماه ۱۳۹۶ در حدود ۵۰ کیلومتری جاده شیراز - زرقان درگیری بین اشرار مسلح و مامورین انتظامی رخ داد که در این درگیری متاسفانه بر اثر برخورد گلوله به قفسه سینه ستواندوم وظیفه مهدی ابراهیم پور وی مجروح و پس از ساعاتی در بیمارستان نمازی شیراز بر اثر شدت جراحت وارده جان باخت. در پی تفحص وسایل متوفی ۲ برگه کاغذ پیدا شد که در آن نامبرده از یابنده کاغذها خواسته بود مطلبی را برای خداحافظی از خوانندگان وبلاگش منتشر کند که ضمن کسب تکلیف از محضر سردار فرماندهی محترم انتظامی استان فارس ایشان اجازه انتشار این متن را صادر فرمودند. در برگه اول متوفی به طور کامل چگونگی انتشار متن در وبلاگش را برای یابنده کاغذها شرح داده و خواسته علت و نحوه مرگش به همراه توضیحاتی برای خوانندگان وبلاگش در قسمت پیش نوشت توضیح داده شود. متن برگه دوم برای خوانندگان نوشته شده که به درخواست نامبرده در ذیل عینا منتشر میگردد.
خوانندگان عزیز «خیالِ دست»
سلام
اگر دارید این متن را می خوانید می توانید نتیجه بگیرید که من دیگر بین شما نیستم و به آرزوی دیرین خود رسیده ام. راستش اصلا دوست نداشتم بی خداحافظی از پیش شما بروم، برای همین فکر، خیال و برنامه هایی کردم، پختم و ریختم که اگر درست پیش رفته باشنذ، می توانید نحوه مردنم را در پیش نوشت همین پست بخوانید. فکر کنم روشن باشد که پیش نوشت را من ننوشته ام و همین جا لازم می بینم از نویسنده اش تشکر کنم.
حرف زیادی برای گفتن ندارم. حرف های گفتنی ام را می توانید در همین وبلاگ بخوانید و نگفتنی ها را هم بر من ببخشید. فقط می خواستم از خواننده های این وبلاگ به خاطر لطف و همراهی شان تشکر کنم، به خاطر خطاهایم حلالیت بخواهم و خداحافظی کنم. هر چند نویسنده وبلاگ دیگر زنده نیست ولی «خیالِ دست» تا زمانی که بیان به سرویس دهی اش ادامه دهد زنده است و هنوز می تواند به وسیله خوانندگانش غنی تر شود.
رحم الله لنا و لکم.
مهدی ابراهیم پور
ینی چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!