خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

هستم پس نیستی

پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۴۱ ب.ظ

گاهی احساس می‌کنم همه‌ی آن‌چه از زندگی‌ام می‌خواهم دوباره دیدنت است. دوباره ببینمت و همین. نه حرفی دارم برای گفتن و نه نای حرف زدنی. فقط ببینمت و منتظر بمانم و امیدوار تا شاید چند کلمه‌ای برایم حرف بزنی. دوباره به یاد روزگاران با هم بودن، به چشمانت نگاه کنم و محو شوم. از خود بیرون شوم و به‌ناگاه به خود بیایم و ببینم داری برایم حرف می‌زنی. از همه‌ی آن‌چه که هست، همین چند لحظه نیست شدن را می‌خواهم، و هر لحظه بودنم انگار به یادم می‌آورد که نیستی.

۹۶/۰۱/۱۰

نظرات  (۱)

:)

...

زهی خجسته زمانی که یار بازآید... :)
پاسخ:
به کام غمزدگان غمگسار بازآید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی