خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیالِ دست

نوشته‌های مهدی ابراهیم‌پور

خیال دست. آن بازی است که در مجالس کنند و آن چنان است که یک کس در کنار دیگری پشت سر او بنشیند و آن شخص عبا یا پرده ای بر سر خود و آنکه در کنار اوست کشد بحیله ای که شخص عقبی بالمره در انظار پنهان گردد و معلوم نشود و قدری از شانه های آنکه بکنار اوست نیز پوشیده شود آنگاه شخص کنار نشسته دستهای خود را بر پشت برد و نگهدارد و آن شخص عقبی دستهای خود را بعوض دستهای کنار نشسته برآرد و این پیشی شروع بحرف زدن یا گفتن کند و آن عقبی بدستهای خود که بیرون آید حرکات او را مطابق حرف زدن او بعمل آورد از قبیل دست حرکت دادن و دست بر سبال و صورت کشیدن و گرفتن نی قلیان بر دست و به دهن گذاشتن همه حرکات از دستهای آن عقبی بجهت این یکی که در کنار اوست بعمل آیند و بر ناظران و مجلسیان چنین مفهوم می گردد که این دستهای خود شخصند که بحرکات ارادی حرکت کنند. (از لغت نامه ٔ محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
لغت‌نامه دهخدا

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
اینجا هم هستم

«مرا به نام کوچکم صدا بزن»

سه شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

هیچ از گفتن این مطلب پرهیز ندارم که «مهدی» را دوست دارم؛ «مهدی» به کسر میم را. اگر بنا بود نامی برای خودم انتخاب کنم همین را انتخاب می‌کردم و از این جهت شکرگزار سلیقه‌ی خوب پدر و مادرم هستم. تازگی‌ها فهمیده‌ام شیوه‌ی پاسخ دادنم به دیگران بسیار به این موضوع مربوط می‌شود که مرا چطور صدا می‌زنند. با اسم کوچکم یا به شیوه‌ای دیگر. صدازننده‌ی اسم کوچکم را بی‌اختیار بیشتر تحویل می‌گیرم. انگار همین‌قدر که کسی مرا «مهدی» صدا کند با من خویشاوند باشد. چنین کسی با همه‌ی عزیزانم در چیزی مشترک است و همین کافی است برای به چشم دیگری نگاه کردنش.

۹۵/۱۰/۲۸

نظرات  (۱۱)

۲۸ دی ۹۵ ، ۲۲:۵۹ کمی خلوت گزیده!
چه قدر خوبه آدم با اسمش انقدر ارتباط برقرار کنه...
من نمیتونم زیاد...
خیلی دوست ندارم اسم خودمو راستش!
پاسخ:
بله خیلی خوبه.
حیف! از لذت بزرگی محروم شدین.
اسم یکی از پسرای منم مهدی هست با فتح میم ان شا,الله
البته اگه اسم پدرش نباشه



اسم زیباییه الحق
محمد مهدی هم زیباست...



خانم خلوت گزینه هم بنظرم اگه معنی نامشون رو دقیق متوجه بشن و بدونن از القاب حضرت زهراست قطعا جور دیگه ای ارتباط میگیرن
پاسخ:
ان‌شاء الله. 
ایشون هم معنی اسمشونو می‌دونن، ولی ارتباط پیدا کردن با یه اسم بیشتر از اینکه به معنیش ربط داشته باشه به چیزای دیگه ربط داره.
فکر میکنم همه ی ادما وقتی نام کوچک شون رو صدا بزنن احساس صمیمیت میکنن، کلا نام کوچک صمیمی تر هست.اما خب بعضیا دوست ندارن خیلی صمیمی بشن!
پاسخ:
نه، فقط بحث صمیمیت نیست. البته که گاهی هم دقیقاً به همین خاطر اسم کوچک صدا زده نمیشه، تا طرف مقابل زیادی احساس صمیمیت نکنه! علی‌الخصوص در رابطه‌ی بین دو نامحرم. ولی خب این یه موضوع عرفیه و اگه طرفین چنین تلقی‌ای نداشته باشن میشه ازش عبور کرد.
بنظرم ارتباط برقرار کردنش بیشتر جنبه روانی داره، یکی از دوستام اسمی داشت که بنظر ذهن کودکانه ی چند سال پیشم قدیمی بود، اسمش آمنه بود، ولی خیلی اسمش رو دوست داشت. دوستم هم بالاخره امروزی بود و میبایست از اسمش خوشش نمیومد اما اینطور نبود، از همون زمان فهمیدم این خوده فرده که به اسمش ارزش میده چون میده انسان ارزشمنده حالا با هر ظاهری که اسم هم جزو ظاهره و فرد میتونه اسمش رو دوست داشته باشه فارغ از جو رایج جامعه!! خانواده و اطرافیان تاثیر گذارن توی این زمینه و اصل فقط خوده فرده قطعا
پاسخ:
خیلی چیزا توش تأثیر داره. معنی، آوا، کسانی که این اسم رو داشته‌اند و دارند، نگاه جامعه به اون اسم و ... .
۲۹ دی ۹۵ ، ۲۰:۲۶ کمی خلوت گزیده!
ای بابا!
اسم وبلاگی من تو وبلاگ شما امنیت نداره ها!
خلوت گزینه چیه خواهر غریبه جان!؟ :/
اون یکی که میگفت خیلی جلوت کشیده!!!

عرضم به حضور انورتون که من اگرم ذره ای محبت به اسمم داشته باشم بخاطر حضرت زهراست... و بخاطر معنیش...

اما خودمم نمی دونم دقیقا چرا ازش خوشم نمیاد...
پاسخ:
اسم وبلاگیتون سخته شاید.
۲۹ دی ۹۵ ، ۲۱:۱۱ کمی خلوت گزیده!
نخییییییییییییر! ./\.
پاسخ:
خب پس آسونه لابد!
:))) اشتباه تایپی بود، انقدر حساسید اینطور میشه ها!

سلام مِهدی جان، خیلی سالها پیش فردی را به نام کوچک صدا زدم. فردی محترم و دانشگر بود. از همکارانم. چندی بعد به من گفت مرا به نام فامیلم صدا بزن. گفتم چشم ! ولی بفرمایید چرا؟ گفت هنوز نتوانسته ام برای تحویل نام کوچکم به شما و ساحت ارتباطمان متقاعد شوم. من آن روز دانستم که نام چگونه بخشی از هویت فرد را می‌سازد و چگونه هر بخشی از نام وجهی از بار هویت را به دوش میکشد.

 

پاسخ:
سلام :)
من دیگر اینقدرها هم سخت‌گیر نیستم. اتفاقاً این حق را برای طرف مقابلم قائلم که با آن اسمی که دوست دارد صدایم بزند، من حتی «مهندس» را هم تحمل می‌کنم.
۲۹ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۶ کمی خلوت گزیده!
لابد! :/
پاسخ:
:)
۰۱ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۲۸ حمید ساسانی
با افزوده شدن هر لقب و عنوانی به اسم کوچک، شاید به احترام و مرتبت آدمها افزوده شود اما به صمیمیت تردید دارم چیزی افزوده شود. گویا عناوین، حجابی بین ما ایجاد می کنند. با هر عنوان و لقبی انگار می گوییم که مرز من با تو تا اینجاست لطفاً جلوتر نیا!  آقای... خانم.... دکتر..... 
جایی خوانده بودم ژان پل سارتر همیشه استقبال می کرد که جوانترها او را با اسم کوچک مورد خطاب قرار دهند. امری که در آن زمان معمول نبوده. گویا سارتر از این حجاب آگاه بوده و آن را برای خودش نمی پسندیده.
پاسخ:
موافقم. :)
۰۱ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۷ میثم علی زلفی
سلام
اگر زودتر میدانستم اینقدر مِهدی مهدی می گفتم تا کمتر مورد ضرب و شتم وبلاگی شما در اوایل آشنایی مان شوم.
اما به هر حال با اسم مهدی یا بدون آن و یا با فامیل ابراهیم پور و حتی با نام خیالِ دست در قلب ما هستی بدون اینکه شما را دیده باشیم.
و البته این هم بی حکمت نیست ....
پاسخ:
سلام
اون‌ها که لطف و مرحمت و الطاف کریمانه‌ی ما بود. ضرب و شتم‌هایم را پس هنوز ندیده‌ای! :)
دل به دل راه داره. شما هم دوست عزیز منی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی